صفحه ١٣٣

1. پيشينه، خصوصيات، و انگيزه هاى ترويج انديشه سكولاريزم را بيان كنيد
سكولاريزم، نظامى است كه داراى مشخصه هايى از جمله جدايى دين از دولت، شكل گيرى دولت براساس ناسيوناليسم، قانونگذارى طبق خواست بشر، تأكيد بر عينى گرايى به جاى ذهنى گرايى و حاكميت علوم تجربى به جاى علوم الهى است.
بنابراين، سكولاريزم بر جدايى قلمرو دين از سياست تأكيد دارد. در اين نظام، دين امرى فردى قلمداد شده و رسالت آن تنها ايجاد رابطه ميان فرد و خداوند است، كه در آن سياست هيچ دخالتى ندارد.
 پيشينه سكولاريزم
زادگاه اين فكر مغرب زمين است و مى توان گفت سكولاريزم بازتاب طبيعى حوادث پيش از «رنسانس» است. در دوران قرون وسطى، كليساى كاتوليك عملاً به صورت قدرت امپراتورى درآمده و در جامعه اروپايى، مذهب كاتوليك نمونه تمام عيار يك دين كامل بود؛ از اين رو نواقص مذهب را به حساب دين مى گذاشتند.
به سبب حاكميت كليسا، تنها مسائلى اجازه نشر يافتند كه مؤيّد فرضيه ها و تعاليم انجيل بودند. در اين عصر با هرگونه نوآورى مقابله مى شد، زيرا، علم شجره ممنوعه تلقى شده و ميان علم و دين تعارض برقرار بود.
ارزيابى نظريات علمى برمبناى انجيل تحريف شده، باعث انحطاط جوامع مسيحى شد. از سوى ديگر، برطبق متن تحريف شده انجيل، نوعى تقسيم كار ميان كليسا و قيصر پذيرفته شد، زيرا براساس گفته انجيل، آنچه كه متعلّق به قيصر است، مى بايست به قيصر، و آنچه متعلّق به خداست، مى بايست به كليسا واگذار شود. از اين رو، برخى نويسندگان گفته اند در مسيحيّت، زمينه مساعد رشد سكولاريزم يافت مى شود، يعنى يكى از عوامل مؤثر در شكل گيرى سكولاريزم، نارسايى تعاليم انجيل ومسيحيّت بود.
نهضت اصلاح دينى (رفورميسم) از ديگر عوامل مؤثر در شكل گيرى سكولاريزم در غرب است؛ يعنى جريانى كه طىّ آن بتدريج از نفوذ مذهب در شؤون زندگى كاسته شد.