صفحه ١٣٤

مارتين لوتر (1483 ـ 1546 م) از پيشگامان اين حركت بود. وى با هدف اصلاح دين و برقرارى انضباط در كليسا، ديدگاههاى جديدى درباره مسيحيّت ارائه كرد. جدايى دين از سياست، از جمله اصول مورد نظر وى بود. «لوتر» اظهار داشت پادشاهان قدرت خود را مستقيماً از خدا مى گيرند و وظيفه كليسا فقط پرداختن به امور معنوى و روحى است.
نهضت اصلاح دينى، باعث در هم شكستن حاكميّت كليسا و ظهور فلسفه سياسى جديدى گشت. از پيامدهاى اين حركت، درگيرى فرقه هاى مذهبى بود كه موجب سستى و زوال قداست دين و زمينه ساز سكولاريزم شد.
به طور كلّى، مى توان انگيزه هاى ترويج سكولاريزم را در غرب به دو دسته تقسيم كرد:
 1. انگيزه هاى خيرخواهانه ترويج سكولاريزم
1. انگيزه هاى خيرخواهانه، كه از سوى برخى دينداران دنبال مى شد. آنها مى خواستند قداست دين را حفظ كنند و از طرفى دين را در تعارض با بعضى ارزشهاى پذيرفته شده در جامعه غربى مى ديدند. بنابراين، براى حلّ مشكل گفتند: اساساً حوزه دين از حوزه علوم و فلسفه جداست. تعارض در جايى فرض مى شود كه دو چيز در يك نقطه تلاقى كنند، امّا اگر دو خط موازى باشند و در هيچ نقطه اى با هم تلاقى نكنند، تعارضى پيش نمى آيد. از اين جهت، براى آشتى دادن دين از يك طرف و علم و فلسفه و عقل از طرف ديگر، چنين گفتند كه حوزه دين تنها سلسله اى از مسائل شخصى است كه در ارتباط انسان با خدا است همچنين آنها درباره ارزشها و بايد و نبايدها گفتند: هر بايد و نبايدى كه در محدوده ارتباط انسان با خدا مطرح مى شود، مربوط به دين است و علم با آن تعارضى ندارد، امّا اگر بايدها و نبايدها مربوط به زندگى اجتماعى انسان باشد، دين نبايد دخالت كند. به عنوان مثال، مجازاتهايى كه در دين براى مجرمان در نظر گرفته شده است، قابل قبول نيست؛ چون مجازات با كرامت انسانى سازگار نيست. هر مجرمى بيمار است وبيمار را بايد مداوا كرد، نه مجازات.
 2. انگيزه هاى مغرضانه ترويج سكولاريزم
گاه انگيزه هاى مغرضانه اى بود كه از سوى كسانى مطرح مى شد كه دين را سدّ راه رسيدن به مطامع و منافع خود مى ديدند. از جمله آنها گردانندگان حكومتها بودند كه براى دستيابى هر چه