صفحه ١٤٩

 1. دين و فرهنگ
تعريف «دين» و «فرهنگ» چيست؟ و چه رابطه‌اى ميان اين دو وجود دارد؟
از سوى جامعه شناسان و انديشمندان دينى تعاريف متعدّدى از دو واژه «فرهنگ» و «دين» ارائه گرديده است كه نقل و بررسى هر يك از آنها و مقايسه بين دين و فرهنگ بر حسب هر يك از تعاريف، كارى بس دشوار و ملال‌آور خواهد بود. از اين رو، ابتدا بايد بر سر تعريفى از دين و تعريفى از فرهنگ توافق كنيم، آنگاه وارد بخش دوّم پرسش فوق شويم.
 الف) تعريف دين
دانشمندان دينى و بويژه مسلمانان تلاش كرده‌اند تا تعريف كاملى از دين عرضه كنند. همچنين جامعه‌شناسان نيز بحثها و تحقيقات فراوانى در اين باره داشته‌اند كه دين چيست و جايگاه آن در ميان نهادهاى جامعه كدام است؟ آيا اساساً دين يك نهاد اجتماعى است و يا مقوله‌اى ديگر است كه نمى‌توان آن را به عنوان نهادى اجتماعى در نظر گرفت؟
به هر حال، ذكر اين مقدمه ضرورتى ندارد، آنچه براى ما اهميّت دارد اين است كه مفهوم دين حق توضيح داده شود و عناصر و مؤلّفه‌هاى آن تبيين گردد تا بر اساس بود و نبود آنها، به حقّ، يا باطل بودن دينى حكم كنيم. بنابراين، در تعريف دين، به گونه‌اى كه دين حق را شامل شود و بر تمام اديان الهى كه در زمان خود اصالت داشته‌اند و بعدها تحريف شده‌اند صادق باشد، بايد گفت: «دين مجموعه‌اى است از باورهاى قلبى، و رفتارهاى عملى متناسب با آن باورها» كه در بخش باورها، اعتقاد به يگانگى خدا و صفات جمال و جلال او، اعتقاد به نبوّت و اعتقاد به معاد قرار دارد كه از آن به «اصول دين» يا «اصول عقايد» تعبير مى‌شود؛ و در بخش رفتارها نيز كليّه رفتارهاى متناسب با باورها كه بر حسب اوامر و نواهى الهى و به منظور پرستش و بندگى خداى متعال انجام مى‌گيرد قرار دارد كه از اين بخش به عنوان «فروع دين» ياد مى‌شود.