صفحه ٢٥٣

از هم پاشيده شود و زمين از هم بشكافد و كوهها پاره پاره گردند.»(10) آيا با قائلين به تثليث در راه و هدف مشترك است!؟ دينى كه از گوشت خوك و مشروبات الكلى برحذر مى‌دارد، با مذهبى كه آنها را تجويز مى‌كند آيا در نتيجه و نهايت به يك جا مى‌رسند!؟
 توضيح تفسير سوم
در اينجا برخى از پوزيتيويستها به صورت افراطى همه اين قضايا را بى‌معنا مى‌دانند و برخى ديگر مى‌گويند شايد معنا داشته باشند، امّا قابل اثبات نيستند، و شايد براى عده‌اى خوب و صحيح و براى عده‌اى ديگر بد و خطا باشند، يا در زمانى خوب باشند و در زمان ديگر بد. ما شناخت قطعى و صددرصد از واقع نمى‌توانيم پيدا كنيم. يقين صددرصد به يك قضيه، نشانه عدم دقت و تحقيق در آن مسأله است، و نظاير اين ديدگاه‌ها. خلاصه اين امور يك نوع بازى زبانى و تابع گرايش‌هاى اجتماعى و فردى است. يكى از پايه‌ها و ريشه‌هاى دعوت به تسامح و تساهل در دنياى كنونى به همين بحث برمى‌گردد.
براساس اين مبناى فلسفى، برخى قائل به پلوراليسم دينى شده و مى‌گويند اساساً دين درست و دين نادرست يا دين حق و دين باطل نداريم. بكار بردن درست و نادرست در اين امور، خود خطاست. اين گزاره‌ها يا بى‌معنا هستند و يا غيرقابل بررسى و اثبات يا ردّ. به عبارت ديگر و با قدرى تسامح مى‌توان گفت همه اين اديان و صراط‌ها بر حق و مستقيم‌اند.
در اينجا بعضى بين گزاره‌هاى دينى فرق گذاشته مى‌گويند: آنچه از واقعيت‌ها و هست‌ها حكايت مى‌كند معنادار است و صدق و كذب در آن راه دارد مثل قضيه «خدا يكى است» و آنچه از قبيل بايدها و نبايدها است، صدق و كذب در آن راه ندارد مثل قضيه «بايد عدالت ورزيد» و «نبايد ظلم كرد».
بررسى تفسير سوم
بحث از فلسفه پوزيتويسم و معنادارى گزاره‌هاى غيرحسى و حس گرايى يا عقل‌گرايى در باب معرفت، به محلّ ديگرى مربوط است و به طور مفصل در بحث‌هاى فلسفى و معرفت‌شناسى آمده است.(11) در اينجا فقط اشاره مى‌كنيم كه با توجه به اينكه در عرصه معارف و علوم بشرى