صفحه ٢٤٤

دسته دوّم كه اكثريت جامعه را تشكيل مى‌دهند، كسانى هستند كه در همين شرايط كنونى اگر شبهات و مسائل انحرافى و گاه كفرآميز با لحن و كيفيت خاصى ايراد شود، اگر از زبان افراد خاص اظهار شود، تحت تأثير قرار مى‌گيرند؛ خصوصاً اگر شبهه براحتى قابل فهميدن باشد و جواب شبهه هم در همان سخنرانى يا مقاله يا كتاب يا ... سريعاً و بخوبى داده نشود. پس مصلحت جامعه ايجاب مى‌كند كه آزادى بيان و قلم محدودتر شود بگونه‌اى كه منجر به انحراف فكرى و اخلاقى افراد جامعه نشود. اين اختلاف در بنا و در مصداق و تشخيص شرايط جامعه و افراد است.
اختلاف مبنايى بدون حل مسائل اساسى جهان‌بينى و دين قابل رفع نيست. اما اختلافات بنايى با بحث و تفاهم و دقت در مبانى قابل حلّ است.
آنچه بنظر صحيح مى‌رسد اين است كه ما بوضوح تجربه كرده‌ايم كه ذكر مطالب انحرافى و مشكوك و كفرآميز به هر صورتى و در هر جمعى به مصلحت جامعه نيست و بسيار بوده و هستند افرادى كه از اين طريق به بيراهه و انحراف و فساد كشيده شده‌اند. بعضى شبهات بگونه‌اى است كه مى‌شود آنها را به صورت قوى و معقول مطرح كرد و چاشنى ادبى و شعر و داستان هم به آن افزود، تا موجب تأثير در مخاطب شود. در قرآن كريم صريحاً اين مطلب آمده است و اين افراد را «شياطين انس» ناميده است. در سوره مباركه انعام آيه 12 مى‌فرمايد: «يُوحِى بَعْضُهُمْ اِلَى بَعْض زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورا؛ بعضى از شياطين انس بوسيله سخنان زيبا و شيرين، ديگران را مى‌فريبند.»
پس با توجه به تجربيات گذشته و با توجه به روحيات انسان‌ها و روان‌شناسى اجتماعى و با استناد به تعاليم بارز اسلامى مى‌توان گفت هر گفتار و نوشتارى كه به ضرر افراد جامعه و موجب انحراف آنها شود ـ اعم از سخنرانى، مقاله، روزنامه، كتاب، فيلم و ... ـ از ديد اسلام آزاد نيست.
نكته ديگرى كه بايد در اين زمينه توجه كرد اين است كه در قبال حقى كه مطبوعات و نويسندگان در مورد مصالح مادى و معنوى جامعه دارند، تكليفى هم متوجه آنها است كه بايد مطالب لازم و اعتقاداتى را كه مصالح جامعه متوقف بر آنهاست، بخوبى طرح و تبيين كنند تا زمينه انحراف افراد كمتر شده و از بين برود. بالا بردن سطح آگاهيهاى افراد جامعه و بيمه‌كردن در قبال شبهات و ذكر سؤالات دينى به همراه نقد و بررسى و پاسخ آنها از جمله وظايف اهل قلم و بيان در زمان ما و در هر زمان ديگرى است.