وقتى به اختلافات موجود در اين زمينه دقت مىكنيم، مىبينيم كه انظار مختلف در باب آزادى، حدود آن و مصالح واقعى فرد و جامعه به دو اختلاف اساسى برمىگردد: الف) اختلاف مبنايى ب) اختلاف بنايى.
اختلاف مبنايى از اختلاف فرهنگ و جهانبينى انسانها ناشى مىشود. كسانى كه معتقدند هدف از زندگى، بهرهبردارى بيشتر از لذات دنيوى است و بعد از اين دنيا، حساب و كتابى در كار نيست، اين افراد براى آزادى هيچ قيد و بندى قائل نمىشوند مگر آنچه كه زمينه التذاذات بيشتر افراد و جامعه را خدشهدار كند؛ يعنى حدّ آزادى اين است كه مانع آزادى افراد ديگر و جامعه بشود.
اما كسانى كه به دنيايى ديگر و قيامت معتقد باشند و لذات روحانى و معنوى را هم علاوه بر لذات دنيوى و بالاتر از آنها قبول دارند و مىگويند رفتار انسان در سعادت و شقاوت ابدى او تأثير دارد، اين عدّه ناچار مىپذيرند كه آزادى تا آنجايى مطلوب و مُجاز است كه به سعادت ابدى انسانها لطمه نزند.
تا اين اختلافات مبنايى بر سر خدا و قيامت و سعادت واقعى بشر و عوالم وجود حل نشود، قهراً نمىتوان به نتيجه مشتركى رسيد و راه ما با مخالفين كاملا از هم جدا مىشود و در دو طرف متقابل قرار مىگيريم.
امّا اختلاف بنايى، منظور اختلافى است كه بعد از اتفاق بر سر وجود خدا و قيامت و دين و حساب و كتاب بر سر اين مطلب وجود دارد كه چه چيزهايى موجب تأمين مصالح جامعه و چه چيزهايى موجب ايجاد و گسترش مفاسد در جامعه مىشود.
كسانى مىگويند ما اعتقادات مسلّم اسلامى را قبول داريم اما در شرايط كنونى و در عصر مدرنيته و پُست مدرنيته اگر آزادى بيان و قلم نباشد، انسانها كاملا رشد نمىكنند، مسائل سياسى و اجتماعى و عقيدتى بخوبى بررسى نمىشود. نقاط ضعف و قوّت نظريات روشن نمىشود. بايد آزادى بيان و مطبوعات، وسيع و كم قيد و شرط باشد يا بىحد و مرز باشد تا انسانها به رشد و انتخاب بهتر برسند.
در مقابل كسان ديگر معتقدند: افراد جامعه دو دستهاند: برخى در مقابل شبهات و مطالب انحرافى و خلاف دين و مصالح واقعى بشر، واكسينه و بيمه شدهاند و لذا تحت تأثير مفاسد واقع نمىشوند. براى اينگونه افراد شنيدن و خواندن سخنان مخالفين اشكالى ندارد بلكه در مواردى و براى عدهاى لازم و واجب است.
پرسش ها و پاسخ ها (جلد4 )
آزادى