صفحه ٨١

به اينكه اسلام دربرگيرنده اعتقادات و كلام، فلسفه، تفسير، علم حديث و رجال هست، لازم است در ميان خبرگان عده اى فيلسوف، مفسر و متكلّم نيز حضور يابند؛ همينطور ساير متخصصان در ديگر شاخه هاى علوم اسلامى. در پاسخ بايد گفت:
آنچه در اجراى نظام اسلامى مؤثّر است، فقاهت است. اسلام بخشهاى گوناگونى دارد؛ بخشى از آن مربوط به مسائل درونى و قلبى است كه عبارت است از اعتقادات؛ بخشى از آن مربوط به مسائل خانوادگى است و بخشى مربوط به مسائل و عبادتهاى فردى، مثل نجاست و طهارت، يا اين كه نماز چگونه بايد خوانده شود. ضرورت ندارد ولىّ فقيه در همه آن بخشها اعلم باشد. آنچه شرط است اين است كه در احكام اجتماعى و سياسىِ اسلام، رهبر از همه اعلم باشد، چون آشنايى او به احكام اجتماعى و سياسى اسلام، به راهبرى مردم و اداره جامعه، جهت مى دهد. البته ساير بخشهاى اسلام نيز مهمّ اند و فقاهت به معناى عام شامل آنها نيز مى شود، اما آنچه به مناسبت حكم و موضوع در اينجا دخالت دارد، احكامِ فقهى اسلام، بخصوص مسائل سياسى و اجتماعى است.