صفحه ٢٧٦

كه انسان به همه مصالح و مفاسد احاطه علمى دارد و مى تواند جميع احكام و قوانين الاهى را توجيه عقلانى كند. فقط خداى متعالى بر همه مصالح و مفاسد، كسر و انكسار آن ها، و ظرايف و دقايق امور احاطه دارد.
در اين بحث، آن چه ما در مى يابيم و ادّعا مى كنيم، اين است كه بين زن و مرد اختلاف هايى وجود دارد كه منشأ آثار متنوّعى در زندگى اجتماعى مى شود؛ بنابراين، حقوق و تكاليف اجتماعى متفاوت است. براى آگاهى از جزئيّات بيش تر درباره تفاوت حقوق و تكاليف بايد از شرع بپرسيم؛ زيرا دقايق امور در اين باب نيز همچون ابواب ديگر بر ما پوشيده است.
تفاوت هايى كه سبب تنوّع حقوق و احكام مى شوند، به دو بخش كلّى قابل تقسيم است:
أ. تفاوت هاى جسمانى كه با تجربه حسّى قابل درك است و در فيزيولوژى و آناتومى مورد مطالعه قرار مى گيرد.
ب. تفاوت هاى روحى كه آگاهى به آن از طريق تجربه حسّى مقرون به تجزيه و تحليل هاى عقلانى، امكان پذير است و در علم روان شناسى از آن بحث مى شود.
عمده ترين محورهاى تفاوت جسمانى زن و مرد عبارتند از:
1. دستگاه تناسلى: دستگاه تناسلى مرد و زن اختلاف روشنى دارند. ياخته هاى جنسى مرد(اسپرم) با ياخته هاى جنسى زن (تخمك) نيز داراى تفاوت هاى اساسى هستند. اين تفاوت هاى آشكار سبب شده كه سهم مرد در توليد فرزند با سهم زن متفاوت بوده، و اصلا قابل قياس نباشد. وظيفه طبيعى زن در توليد مثل، كارى است كه به وى اختصاص دارد و از مرد بر نمى آيد.
2. تفاوت در شكل پستان: پستان هاى زن به گونه اى طرّاحى شده كه نوزاد به راحتى مى تواند از آن تغذيه كند و به طور طبيعى مسؤوليتِ شيردادن و نگهدارى از كودك بر عهده مادر خواهد بود. قرآن كريم نيز بر سهم مادر در دو سال اوّل زندگى تأكيد مى كند.(13)
3. دوره قاعدگى در زنان: حكمت الاهى، اندام زن را به گونه اى پى ريخته است كه در هر ماه، چند روزى، مقدارى از خون خود را دفع كند. زن در اين مدّت به طور معمول حالتى بيمارگونه دارد؛ دچار ضعف جسمى است و دستخوش حالت هاى روحى غير عادى مى شود؛ به همين جهت نيازمند استراحت نسبى است؛ حالتى كه در مرد وجود ندارد.