صفحه ٢٤١

آنچه از اين آيه نتيجه مى‌گيريم اين است كه پاى هر سخنى نبايد نشست، و حتّى با هر كسى نبايد نشست و برخاست نمود. هر سخنى را در هر محفلى نمى‌توان، و نبايد گفت، و هر مطلبى را ـ خصوصاً در سطح كلان و در حدّ روزنامه‌ها و مجلاّت و رسانه‌هاى عمومى ـ نبايد نوشت يا خواند.
در اينجا ممكن است سؤال شود كه مگر قرآن خود ترويج نكرده است كه سخنان متفاوت و مخالف را بشنويد و بهترين آنها را پيروى كنيد؟(8) مگر نبايد سخن افراد مختلف را شنيد و بررسى كرد و پاسخ داد و نقاط ضعف و قوّت را جدا كرد؟ و مگر در صدر اسلام و در زمان ائمه، مخالفين سخنان كفرآميز خود را مطرح نمى‌كردند؟
در مقام پاسخ بايستى گفت كه اسلام و قرآن هيچگاه بطور كلى از سخنان كفرآميز و غلط جلوگيرى نمى‌كند و بعضاً و با شرايطى اجازه طرح آنها را مى‌دهد، امّا ما زمانى مى‌توانيم سخنان موافق و مخالف و اشكال‌هاى بر اصل دين يا احكام و معارف قطعى آن را بشنويم يا بخوانيم، كه قدرت تشخيص بهترين كلام را داشته باشيم تا بعد از آن پيروى نماييم، و به عبارت ديگر در اثر داشتن اطّلاعات كافى از جوانب مختلف دين، و همچنين آگاهى از شيوه و محتواى استدلال‌ها و آشنايى با مغالطه‌هايى كه ممكن است به كار گرفته شود توان تشخيص «احسن» را از ميان اقوال و ديدگاه‌ها داشته باشيم. و بايد زمانى اجازه طرح مسائل خلاف دين را نزد افرادى كه توان كافى براى نقد و تحليل ندارند، داد كه پاسخ و نقد آنها نيز حاضر باشد.
پيامبر و ائمه طاهرين و عالمان مسلّح به علم دين، در اين زمينه محدوديّتى ندارند و مى‌توانند، و بلكه بايد، سخن مخالف و دلايل آن را بشنوند و بخوانند، و سپس بررسى و نقد كنند. اما روى سخن با افرادى است كه توان مقابله را ندارند، يا هنوز اين توان را بدست نياورده‌اند. قرآن مى‌فرمايد هر سبك وزنى نبايد به ميدان كشتى جهان پهلوان بيايد و اگر چه اصل كشتى اشكالى ندارد، امّا هر عاقلى مى‌پذيرد كه اين كشتى بايد ميان دو هم وزن، و دو هم توان باشد. و كشتى سبك وزن با سنگين وزن از آن رو ممنوع است كه موجب ضربه خوردن و از بين رفتن يك طرف مى‌شود.
اسلام مى‌فرمايد اگر مايل به مباحث فكرى و دينى و عقيدتى هستيد ابتدا ايمانتان را تقويت كنيد، پايه‌هاى اعتقادى و عملى خود را مستحكم سازيد، و پس از فراهم كردن شرايط