آزادىخواهى به چه معناست؟ آيا منظور آزادى سياسى است يا آزادى اقتصادى يا آزادى اجتماعى و يا اعم از همه اين موارد؟
آنچه بطور خلاصه مىتوان در اين جا گفت اين است كه واژه «آزاد» در لغت به معانى مختلف بكار رفته است. گاهى به معناى «آزاد مرد» و حرّ و در مقابل برده بكار مىرود. گاهى به معناى «روشنفكر» و گاهى به معناى «سخاوتمند» و گاهى به معناى «لااُبالى» و بىبند و بار. اما در اصطلاح به يك گونه طرز تفكّر در زمينههاى سياسى، اقتصادى، فرهنگى و دينى گفته مىشود كه تكيه اصلى آن بر آزادى هر چه بيشتر و توجه به حقوق طبيعى افراد است.
وقتى گفته مىشود ليبراليسم سياسى منظور سياستى است كه در آن حتى الامكان به حقوق افراد و آزادى آنها در امور سياسى بها داده مىشود. ليبراليسم اقتصادى هم اشاره به اقتصادى است كه در آن بر فرد و آزادى فعاليتهاى اقتصادى اشخاص تكيه مىشود و دولت بايد حداقّلِ دخالت را در كارهاى افراد داشته باشد. و همچنين ليبراليسم فرهنگى، دينى و ....
اين مكتب كه اوّلين بار بعنوان يك حزب سياسى در سال 1850 ميلادى در انگليس مطرح گرديد داراى اصول و ويژگيهايى است كه به چند مورد مختصراً اشاره مىگردد:
يكم، فردگرايى: يكى از ويژگىهاى بارز ليبراليسم، فردگرايى است. در اين مكتب فرد و حقوق او بر همه چيز مقدّم است. اگر دولتى هم تشكيل شده است بايد در خدمت خواستهاى افراد جامعه باشد. مفاهيم جمعگرايانه مثل «نفع جامعه» موهوم است. هر كس بهتر از ديگران نفع شخصى خود را تشخيص مىدهد و اگر همه بدنبال خير و نفع خود باشند در نهايت جامعه هم به خير خواهد رسيد. ما هيچ خير مطلق و فضيلتى نداريم كه بخواهيم براساس آن در زندگى فردى انسانها دخالت كنيم. دين و اخلاق و دولت و مُصلِحان و متفكّران حق ندارند براى افراد نسخه و دستور صادر كنند. مهم «من» هستم و خواستههاى من و تشخيص من و شرايطى كه بهتر بتوانم به آرزوهاى خود برسم.
دوّم، ارزش مطلق آزادى: مراد از ارزش مطلق ارزشى است كه فوق همه ارزشهاست و بخاطر هيچ ارزش ديگرى مثل عدالت اجتماعى و اقتصادى و حفظ بنيان خانواده و اخلاق نمىتوان از آن صرفنظر كرد. ليبراليستها صريحاً مىگويند بىبندوبارى جنسى و تلاشىِ بنيان خانواده و انحطاط اخلاقى و ساير مفاسدى كه امروزه در اكثر جوامع بشرى پيش آمده است، تاوان و بهايى است كه انسان براى حفظ ارزش أعلى يعنى آزادى مىپردازد. تنها حد
پرسش ها و پاسخ ها (جلد4 )
آزادى