صفحه ١٨٢

كميّت زمانى رسيدن به مطلوب نظر داريم و هر گاه كه مطلوب ما مطلوب كلّ جامعه نيز باشد، ملازم با مشاركت هر چه بيشتر مردم براى برآوردن هدف خواهد بود؛ و اين كه مى‌گوييم «بهتر» به كيفيّت نيل به هدف نظر داريم كه اين كيفيّت در رابطه با ابزارها و توجّه به بُعد ارزشى به كار‌گيرى آنها و اهداف مورد نظر معنا پيدا مى‌كند.
سياست (Politics) نيز عبارت است از: «رهبرى صلح‌آميز يا غير صلح‌آميز روابط ميان افراد، گروه‌ها و احزاب (نيروهاى اجتماعى) و كارهاى حكومتى در داخل يك كشور، و روابط ميان يك دولت با دولت‌هاى ديگر در عرصه جهانى(27) كه به منظور نيل به اهداف و مصالح يك جامعه و افراد آن صورت مى‌گيرد».
بنابراين، بستر توسعه در بُعد سياسى آن، رهبرى و تدبير روابط افراد و تشكّلها، كارهاى حكومتى و روابط خارجى يك كشور است كه براى رسيدن به اهداف آن انجام مى‌گيرد. بالطبع اين اهداف در عين مشترك بودن در برخى امور، بر حسب كشورهاى مختلف تفاوت‌هايى با يكديگر پيدا مى‌كنند. به عنوان نمونه در كشور ما اين هدف نيل به رفاه مادّى و اقتصادى، توأم با رشد فرهنگى و معنوى و حاكميّت ارزش‌هاى اسلامى، و در يك كلمه تأمين سعادت دنيوى و اخروى شهروندان است كه در سايه عمل به احكام و دستورات اسلامى حاصل مى‌شود.
بنابراين، قوام توسعه سياسى به دو عامل كمّى و كيفى «مشاركت هر چه بيشتر مردم در امور سياسى» و «درك هر چه بهتر ايشان از مسائل سياسى» است. ولى اين تعبير امروز مانند بسيارى از شعارهاى ديگر دستاويزى براى سلطه‌جويان شده كه با ارائه تعريفها و شاخصه‌هاى خاصّى، كشورهاى مستقل و داراى فرهنگ و ايدئولوژى خاصّ، بخصوص اسلام، را از اصالت‌هاى خود تهى كنند و زمينه را براى هجوم فرهنگى فراهم آورند.(28)
اما مفهوم «توسعه سياسى» كه از تلفيق دو واژه توسعه و سياست بدست آمده است مفهومى انتزاعى است، و مفاهيم انتزاعى بر حسب شاخصه‌هاى خود قابل تعريف و شناسايى هستند.(29)