صفحه ١٦٤

مسلمانان مى‌خواهد كه در روابط خود حدود و ارزشهاى الهى را مراعات كنند. نه تنها اسلام اجازه كمترين تسامح و تساهل در رعايت اين حدود و عمل به دستورات‌الهى را نداده، بلكه صراحتاً از سهل‌انگارى و كوتاه آمدن در اجراى قوانين و احكام الهى نهى فرموده است. به عنوان نمونه، در مورد اجراى حدّ زنا در قرآن كريم خطاب به مسلمانان آمده است:
«الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِد مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَة وَ لاَتَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِى دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَْخِرِ وَ لْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»(14)؛ هر يك از زن و مرد زناكار را صد تازيانه بزنيد و نبايد رأفت (و محبت كاذب) نسبت به آن دو شما را از اجراى حكم الهى باز دارد؛ اگر به خدا و روز جزا ايمان داريد، و بايد گروهى از مؤمنان شاهد و ناظر كيفرشان باشند.
بر اساس آيه فوق، نبايد در اجراى حدّ الهى تحت تاثير عاطفه قرار گرفت و با سهل‌انگارى در اجراى حدود الهى زمينه توسعه فساد را فراهم آورد؛ چون در اين صورت جامعه دينى و انسانى تباه مى‌گردد.
همچنين احكام اسلامى در مواجهه با معاندان و مشركان ضوابطى را معين كرده است و كمترين تسامح و تساهل را در مورد آنان روا نمى‌دارد. باز به عنوان نمونه، در شرايط خاص قرآن كريم دستور مى‌دهد:
«وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ...»(15) ؛ و آنان ـ مشركان و كافران حربى و پيمان شكنانى كه به جان و مال شما تجاوز كرده‌اند ـ را هر كجا كه يافتيد بكشيد.
بنابراين، اگر تسامح و تساهل به معناى سهل انگارى در اجراى احكام دينى، يا كوتاه آمدن و مدارا كردن در برابر سست كردن و شكستن حرمت قوانين و ارزشهاى اسلامى ـ اعم از اعتقادى و رفتارى ـ باشد، هرگز در دين پذيرفته نيست و اسلام سخت با آن به مبارزه برمى‌خيزد. همچنان كه مدارا و نرمخويى در برابر دشمنان اسلام و نظام اسلامى كه در صدد ضربه زدن به نظام و تضعيف عقايد مردم هستند امرى است كه دين و نظام دينى هرگز آن را برنمى‌تابد و احدى از افراد دولتى و غير دولتى حقّ اعمال چنين تسامح و تساهلى را ندارد.
امّا آنچه از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل شده است اشاره به امتنان و رأفت شارع مقدّس بر