صفحه ٤٥٦

مراحل حيات 
حيات، داراى مراحلى است:
1. حيات نباتى. قرآن مى فرمايد: «يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها» «1»* خداوند زمين را بعد از مرگ به وسيله ى باران زنده مى كند.
2. حيات حيوانى. قرآن مى فرمايد: «يُحْيِيكُمْ» «2»* ما به شما حيات داديم.
3. حيات روحى. «لِيُنْذِرَ مَنْ كانَ حَيًّا» «3» تا افراد زنده را هشدار دهى. يعنى كسانى كه عقل و فطرت سالم دارند ونيز مى فرمايد: دعوت انبيا براى حيات شماست، «دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ» «4»
4. حيات سياسى واجتماعى. «وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ» «5» اگر با اجراى حكم قصاص، عدالت برقرار كرديد، جامعه زنده است (وگرنه جامعه ى مرده اى داريد).
5. حيات اخروى. «يا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَياتِي» «6» اى كاش براى حيات و زندگى حقيقى در آخرت چيزى مى فرستادم و ذخيره اى مى اندوختم.

پاسخ يك اشكال 
در تفسير نمونه «7» مى خوانيم: فرقه ى وهّابيون، آيه ى «إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى » را دستاويز تفكّر انحرافى خود قرار داده، مى گويند: پيامبر اكرم از دنيا رفته وهيچ سخنى را نمى شنود، بنابراين معنا ندارد كه ما پيامبر را زيارت كنيم وخطاب به او مطالبى را بيان كنيم.
پاسخ فرقه ى مذكور اين است كه آيه در مقام يك تشبيه اجمالى است؛ نظير تشبيه قلب سنگدلان به سنگ در تأثير ناپذيرى، قُلُوبُكُمْ ... كَالْحِجارَةِ «8» نه اينكه قلب آنان در همه چيز مثل سنگ است، زيرا قرآن، حيات برزخى را درباره ى شهدا پذيرفته ونسبت به آن، رواياتى از شيعه و سنّى نقل شده است:
1. محمّدبن عبدالوهّاب در كتاب الهدية السنيه، ص 41، مى گويد: پيامبر بعد از وفاتش داراى حيات برزخى، برتر از حيات شهداست و سلام كسانى را كه به او سلام مى دهند مى شنود.