صفحه ٤٠٥

بزرگوار آگاهانه به مورچه اى نيز ظلم نمى كند.

سوره النمل، آيه 19

فَتَبَسَّمَ ضاحِكاً مِنْ قَوْلِها وَ قالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى  والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبادِكَ الصَّالِحِينَ «19»
پس (سليمان) از سخن اين مورچه با تبسّمى خندان شد و گفت:
پروردگارا! به من الهام كن (و توفيق ده) كه نعمتى كه به من و به والدينم بخشيده اى شكر كنم و عمل صالحى كه آن را مى پسندى انجام دهم و در سايه ى رحمت خود، مرا در زمره ى بندگان شايسته ات وارد كن.

نكته ها:
در آيه ى 16 ذكر شد كه حضرت سليمان عليه السلام گفت: زبان پرندگان را مى دانيم، از اين آيه معلوم مى شود كه دانستن زبان پرندگان از باب نمونه بوده است. زيرا آن حضرت كلام و گفتگوى مورچه را هم مى دانست.
كلمه ى «ايزاع» بالاتر از توفيق و چيزى شبيه الهام است، نظير آيه ى «وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ» «1» يعنى ما انجام كارهاى خير را به انبيا الهام كرديم. «2»
كار صالح به تنهايى كافى نيست، ورود در گروه صالحان مهم است، زيرا:
* گاهى كار، صالح است، ولى فرد از نظر نفسانى صالح نيست و گرفتار ريا، سُمعه، غرور، عُجب و حَبط مى شود.
* گاهى كار صالح است، ولى عاقبت انحرافى پيش مى آيد و شخص عاقبت به خير نمى شود.
* گاهى كار صالح است، ولى يك نوع تك روى در آن است و شخص حاضر نيست با بندگان خدا همراه باشد. أَعْمَلَ صالِحاً ... فِي عِبادِكَ الصَّالِحِينَ