صفحه ٣٤٧

سوره الشعراء، آيه 123 - 127

كَذَّبَتْ عادٌ الْمُرْسَلِينَ «123» إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَ لا تَتَّقُونَ «124» إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ «125» فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ «126» قوم عاد (نيز همچون قوم نوح) انبيا را تكذيب كردند. آن گاه كه برادرشان هود به آنان گفت: آيا (از شرك و انحراف) پروا نمى كنيد؟ همانا من براى شما پيامبرى امين هستم. پس از خدا پرواكنيد ومرا پيروى نماييد.
وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلى  رَبِّ الْعالَمِينَ «127»
و من براى رسالتم هيچ مزدى از شما نمى خواهم، (زيرا كه) مزد من فقط بر عهده ى پروردگار جهانيان است.

نكته ها:
 «عاد»، نام جدّ بزرگ قوم حضرت هود است و آن قوم به نام جدّشان مشهور شده اند. قوم عاد طايفه اى از عرب بودند كه در سرزمين خوش آب و هواى «يمن» در منطقه اى به نام «احقاف» در نزديكى دريا زندگى مى كردند. كشورشان آباد بود، مردم شهر نشين بودند و پيامبرشان حضرت هود بود. نامشان در قرآن كريم 24 بار تكرار شده است. همچنين در قرآن، سوره اى به نام احقاف وسوره اى به نام هود داريم.
پيام ها:
1- چون هدف و محتواى دعوت تمام انبيا يكى است، تكذيب يك پيامبر، به منزله ى تكذيب همه ى پيامبران است. «كَذَّبَتْ عادٌ الْمُرْسَلِينَ»
2- دعوت پيامبران، برادرانه بود. «أَخُوهُمْ» (حتّى كلمه ى «ابوهم» نياورده تا عمق صفا و تواضع و صداقت را بيان كند).
3- تقوا، سرلوحه ى دعوت انبيا است. «أَ لا تَتَّقُونَ»
4- دعوت به تقوا، لازمه ى اخوّت وبرادرى است. «أَخُوهُمْ هُودٌ أَ لا تَتَّقُونَ»
5- رسالت انبيا براى رشد مردم است، نه سلطه بر آنها. «لَكُمْ»