صفحه ٢٣٨

4- خطر مال در جايى است كه سبب فراموشى خدا شود، نه اين كه مال مطلقاً بد و خطرناك باشد. مَتَّعْتَهُمْ ... حَتَّى نَسُوا
5- در خانواده هايى كه چند نسل آنها مرفّه بوده اند، زمينه ى فراموشى از خدا و قيامت، بيشتر است. «وَ آباءَهُمْ»
6- به مال و جلوه گرى هاى مرفّهين نگاه نكنيد، همه ى آنان تباه شدنى هستند.  «كانُوا قَوْماً بُوراً»

سوره الفرقان، آيه 19

فَقَدْ كَذَّبُوكُمْ بِما تَقُولُونَ فَما تَسْتَطِيعُونَ صَرْفاً وَ لا نَصْراً وَ مَنْ يَظْلِمْ مِنْكُمْ نُذِقْهُ عَذاباً كَبِيراً «19»
 (خداوند در آن روز به مشركان مى فرمايد:) اين معبودها گفته هاى شما را انكار كردند؟ نه براى برطرف كردنِ قهر خدا توانى داريد، نه مى توانيد حمايتى (از كسى) دريافت كنيد وهر كس از شما ظلم كرده (و شرك ورزد) عذاب بزرگى به او مى چشانيم.

نكته ها:
خداوند در قرآن براى ظلم آثارى بيان كرده است از جمله:
1- ناكامى. «وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» «1»* خداوند توطئه هاى ستمگران را به جايى نمى رساند.
2- محروميّت از الطاف الهى. «أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ» «2»
3- عذاب. «أَلا إِنَّ الظَّالِمِينَ فِي عَذابٍ مُقِيمٍ» «3» و نيز آيه ى مورد بحث؛ «نُذِقْهُ عَذاباً كَبِيراً»
4- نپذيرفتن جايگزين براى عذاب. «وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ» «4»
5- نپذيرفتن عذر. «لا يَنْفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ» «5» ولى بدتر از بى فايده بودن عذر، اجازه ندادن براى عذرخواهى است. «وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ» «6»