صفحه ٢٩٥

4- تكرار، يكى از اصول تربيت است. (آيه ى «تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْمُبِينِ» در ابتداى سوره هاى يوسف، قصص و شعراء، بدنبال حروف مقطّعه تكرار شده است).
5- تلاش و سوز، در همه جا كارساز نيست. لَعَلَّكَ باخِعٌ ...
6- دلدارى افراد غمگين، كارى است الهى. تِلْكَ آياتُ ... لَعَلَّكَ باخِعٌ 
7- انبيا براى انجام تكليف خود، بيش از حدّ انتظار تلاش مى كردند. «لَعَلَّكَ باخِعٌ»
8- يكى از صفات بارز انبيا، سوز است. «باخِعٌ نَفْسَكَ» (سوز، نشانه ى عشق به مكتب و امّت است).
9- اگر زمينه ى تأثير نباشد، از بهترين كتاب و مربّى نيز نتيجه و اثرى به دست نمى آيد. «أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ»

سوره الشعراء، آيه 4

إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِينَ «4»
اگر بخواهيم معجزه اى از آسمان بر آنان فروآوريم، تا در برابر آن، گردن هايشان خاضع گردد (وبا اكراه واجبار مؤمن شوند، امّا سنّت الهى چنين نيست).

پيام ها:
1- سنّت و قانون خداوند، اختيار و مهلت دادن به مردم است. «إِنْ نَشَأْ»
2- توجّه به قدرت الهى، بهترين وسيله آرامش روح است. لَعَلَّكَ باخِعٌ ... إِنْ نَشَأْ
3- ايمان بايد اختيارى و انتخابى باشد نه اجبارى. «فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِينَ»

سوره الشعراء، آيه 5 - 6

وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ الرَّحْمنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ «5»
هيچ تذكّر تازه اى از (طرف) خداوند مهربان برايشان نيامد، مگر آن كه از آن روى گردان بودند.
فَقَدْ كَذَّبُوا فَسَيَأْتِيهِمْ أَنْبؤُا ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «6»
پس آنان تكذيب كردند، و به زودى اخبار (كيفر) آنچه را كه به مسخره مى گرفتند به آنان خواهد رسيد.