صفحه ٢٥٣

إِنْ كانُوا صادِقِينَ).
آيا آنها كمترين دليلى دارند بر اين كه بتها اين جمادات كم ارزش و بى شعور شريك خدا و شفيع درگاه اويند؟
 (آيه 42)- آن روز مى خواهند سجده كنند اما قادر نيستند! در تعقيب آيات گذشته كه مشركان و مجرمان را در برابر يك بازپرسى كوبنده قرار مى داد، در اينجا گوشه اى از سرنوشت آنها را در قيامت نشان مى دهد تا روشن شود اين گروه خود خواه و پرادعا در آن روز چقدر ذليل و خوارند؟
مى فرمايد: به خاطر بياوريد «روزى را كه (از شدت ترس و وحشت) ساق پاها برهنه مى گردد و دعوت به سجود مى شوند اما نمى توانند» سجود كنند (يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ وَ يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلا يَسْتَطِيعُونَ).
آرى! در آن روز همگان به سجده و خضوع در برابر پروردگار دعوت مى شوند، مؤمنان به سجده مى افتند، ولى مجرمان قدرت سجده ندارند!
 (آيه 43)- اين آيه مى گويد: «اين در حالى است كه چشمهايشان (از شدت شرمسارى) به زير افتاده و ذلت و خوارى تمام وجودشان را فرا گرفته» (خاشِعَةً أَبْصارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ).
افراد مجرم هنگامى كه در دادگاه محكوم مى شوند معمولا سر خود را به زير مى افكنند، و ذلت تمام وجودشان را فرا مى گيرد.
سپس مى افزايد: «آنها پيش از اين (در دار دنيا) دعوت به سجود مى شدند در حالى كه سالم بودند» ولى امروز ديگر توانائى آن را ندارند (وَ قَدْ كانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَ هُمْ سالِمُونَ).
آنها هرگز سجده نكردند، و روح استكبار و تمرد و سرپيچى را با خود به صحنه قيامت آوردند با اين حال چگونه قدرت بر سجده دارند.
 (آيه 44)- سپس روى سخن را به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله كرده، مى گويد: «اكنون مرا با آنها كه اين سخن (يعنى قرآن) را تكذيب مى كنند واگذار» تا حساب همه آنها را برسم (فَذَرْنِي وَ مَنْ يُكَذِّبُ بِهذَا الْحَدِيثِ).