صفحه ٢٥٢

مشركان و مجرمان قرار دهيم»؟ (أَ فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ).
 (آيه 36)- «شما را چه مى شود؟ چگونه داورى مى كنيد»؟! (ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ).
هيچ انسان عاقلى باور مى كند سرنوشت عادل و ظالم، مطيع و مجرم، ايثارگر و انحصار طلب يكسان باشد؟ آن هم در پيشگاه خداوند.
 (آيه 37)- سپس مى افزايد: اگر عقل و خرد، شما را به چنين حكمى رهنمون نشده آيا دليلى از «نقل» بر آن داريد «آيا كتابى داريد كه از آن درس مى خوانيد ...»؟ (أَمْ لَكُمْ كِتابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ).
 (آيه 38)- «كه آنچه را شما اختيار مى كنيد از آن شماست»؟! (إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَما تَخَيَّرُونَ).
شما انتظار داريد مجرمانى همچون خودتان همطراز مسلمين باشند، اين سخنى است كه نه عقل به آن حكم مى كند و نه در هيچ كتاب معتبرى آمده است.
 (آيه 39)- در اين آيه چنين ادامه مى دهد: آيا شما مدركى از عقل و نقل بر اين ادعا داريد؟ «يا اين كه عهد و پيمان موكد و مستمرى تا روز قيامت بر ما داريد كه هر چه را حكم كنيد براى شما باشد»؟ (أَمْ لَكُمْ أَيْمانٌ عَلَيْنا بالِغَةٌ إِلى  يَوْمِ الْقِيامَةِ إِنَّ لَكُمْ لَما تَحْكُمُونَ).
چه كسى مى تواند ادعا كند كه از خدا عهد و پيمان گرفته است كه تسليم تمايلات او گردد!
 (آيه 40)- باز در ادامه اين پرسشها كه راهها را از هر سو به روى آنان مى بندد مى افزايد: «از آنها بپرس كداميك از آنان چنين چيزى را تضمين مى كنند» كه مجرمان و مؤمنان يكسان باشند يا هر چه آنها مى خواهند خدا در اختيارشان بگذارد (سَلْهُمْ أَيُّهُمْ بِذلِكَ زَعِيمٌ).
 (آيه 41)- و در آخرين مرحله از اين بازپرسى عجيب مى فرمايد: «يا اين كه معبودانى دارند كه آنها را شريك خدا قرار داده اند (و براى آنان شفاعت مى كنند) اگر راست مى گويند معبودان خود را بياورند»! (أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ فَلْيَأْتُوا بِشُرَكائِهِمْ