صفحه ٥٠٢

صرف كردن رياكارانه و مغرضانه آن را.
 (آيه 8)- نعمت چشم و زبان، و هدايت! در تعقيب آيات گذشته كه سخن از غرور و غفلت انسانهاى طغيانگر مى گفت در اينجا بخشى از مهمترين نعمتهاى مادى و معنوى الهى را بر اين انسان مى شمرد، تا از يكسو غرور و غفلت او را بشكند، و از سوى ديگر وى را وادار به تفكر در خالق اين نعمتها كند، و با تحريك حس شكرگزارى در درون جانش او را به سوى معرفت خالق سوق دهد.
مى فرمايد: «آيا براى او دو چشم قرار نداديم»؟ (أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَيْنَيْنِ).
 (آيه 9)- «و يك زبان و دو لب»؟! (وَ لِساناً وَ شَفَتَيْنِ).
 (آيه 10)- «و او را به راه خير و شر هدايت كرديم» (وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْنِ).
اين هدايت از سه طريق انجام مى گيرد: از طريق ادراكات عقلى و استدلال، و از طريق فطرت و وجدان بدون نياز به استدلال، و از طريق وحى و تعليمات انبياء و اوصيا.
آنچه را مورد نياز بشر در پيمودن مسير تكامل است خداوند به يكى از اين سه طريق يا در بسيارى از موارد با هر سه طريق به او تعليم كرده است.
در اهميت نعمتهاى فوق همين بس كه: «چشم» مهمترين وسيله ارتباط انسان با جهان خارج است، شگفتيهاى چشم به اندازه اى است كه براستى انسان را به خضوع در مقابل خالق آن وامى دارد، طبقات هفتگانه چشم كه به نامهاى صلبيه (قرنيه) مشيميه، عنبيه، جلديه، زلاليه، زجاجيه، و شبكيه ناميده شده، هر كدام ساختمان عجيب و ظريف و شگفت انگيزى دارد كه قوانين فيزيكى و شيميائى مربوط به نور و آئينه ها به دقيقترين وجهى در آنها رعايت شده بطورى كه پيشرفته ترين دوربينهاى دقيق عكاسى در برابر آن، موجود بى ارزشى است.
اگر در تمام وجود انسان جز چشم، چيز ديگرى نبود، مطالعه شگفتيهايش براى شناخت علم و قدرت عظيم پروردگار كافى بود.