صفحه ٢٦٥

و سر بلندى بى نظير مؤمنان.
 (آيه 19)- و به دنبال آن مى گويد: «پس كسى كه نامه اعمالش را به دست راستش دهند (از فرط خوشحالى) فرياد مى زند كه (اى اهل محشر!) نامه اعمال مرا بگيريد و بخوانيد» (فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ).
 (آيه 20)- سپس بزرگترين افتخار خود را در اين كلمه خلاصه كرده، مى گويد: «من يقين داشتم (كه قيامتى در كار است، و) به حساب اعمالم مى رسم» (إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَهْ).
يعنى، آنچه نصيب من شده به خاطر ايمان به چنين روزى است، و راستى هم همين است ايمان به حساب و كتاب به انسان روح تقوا و پرهيزگارى مى بخشد و تعهد و احساس مسؤوليت در او ايجاد مى كند، و مهمترين عامل تربيت انسان است.

پاسخ به يك سؤال:
در اينجا ممكن است سؤالى مطرح شود و آن اين كه آيا مؤمنانى كه طبق آيات فوق صدا مى زنند: اى اهل محشر! بياييد و نامه اعمال ما را بخوانيد، مگر گناهى در تمام نامه اعمالشان نيست؟
پاسخ اين سؤال را مى توان از بعضى احاديث استفاده كرد از جمله، در حديثى از پيغمبر گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله مى خوانيم كه: «خداوند در قيامت نخست از بندگان خود اقرار بر گناهانشان مى گيرد، سپس مى فرمايد: من اين گناهان را در دنيا براى شما مستور ساختم، و امروز هم آن را مى بخشم سپس (فقط) نامه حسناتش را به دست راست او مى دهند».
 (آيه 21)- در اين آيه گوشه اى از پاداشهاى چنين كسانى را بيان كرده، مى فرمايد: «پس او در يك زندگى (كاملا) رضايتبخش قرار خواهد داشت» (فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ).
 (آيه 22)- گرچه با همين يك جمله همه گفتنيها را گفته است، ولى براى توضيح بيشتر مى افزايد: او «در بهشتى عالى» قرار دارد (فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ).
بهشتى كه آنقدر رفيع و والاست كه هيچ كس مانند آن را نديده و نشنيده و حتى تصور نكرده است.