صفحه ٢٦٦

(آيه 23)- بهشتى كه «ميوه هايش در دسترس است» (قُطُوفُها دانِيَةٌ).
نه زحمتى براى چيدن ميوه ها در كار است، و نه مشكلى براى نزديك شدن به درختان پربارش، و اصولا تمام نعمتهايش بدون استثنا در دسترس است.
 (آيه 24)- و در اين آيه، خطاب محبت آميز خداوند را به اين بهشتيان چنين بيان كرده، «بخوريد و بياشاميد گوارا، در برابر اعمالى كه در ايام گذشته انجام داديد» (كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَةِ).
آرى! اين نعمتهاى بزرگ بى حساب نيست، اينها پاداش اعمال شماست البته اين اعمال ناچيز هنگامى كه در افق فضل و رحمت الهى قرار گرفته به چنين ثمراتى منتهى شده است.
 (آيه 25)- در آيات گذشته سخن از «اصحاب اليمين» و مؤمنانى بود كه نامه اعمالشان به دست راستشان داده مى شود، ولى اين آيه درست به نقطه مقابل آنها يعنى «اصحاب الشمال» پرداخته، و در يك مقايسه وضع آن دو را كاملا روشن مى سازد.
نخست مى فرمايد: «اما كسى كه نامه اعمالش را به دست چپش بدهند مى گويد: اى كاش هرگز نامه اعمالم را به من نمى دادند»! (وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَيَقُولُ يا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتابِيَهْ).
 (آيه 26)- «و نمى دانستم حساب من چيست»؟ (وَ لَمْ أَدْرِ ما حِسابِيَهْ).
 (آيه 27)- «اى كاش مرگم فرا مى رسيد»! و به اين زندگى حسرت بار پايان مى داد (يا لَيْتَها كانَتِ الْقاضِيَةَ).
آرى! در آن دادگاه بزرگ، آهى حسرت بار، و ناله اى شرربار دارد، آرزو مى كند با گذشته اش بكلى قطع رابطه كند، همان گونه كه در آيه 40 سوره نبأ نيز آمده است:
 «وَ يَقُولُ الْكافِرُ يا لَيْتَنِي كُنْتُ تُراباً؛ كافر در آن روز مى گويد: اى كاش خاك بودم (و گرفتار عذاب نمى شدم)!»
 (آيه 28)- سپس مى افزايد: اين مجرم گنهكار زبان به اعتراف گشوده، مى گويد: «مال و ثروتم هرگز مرا بى نياز نكرد» و به درد امروز كه روز بيچارگى من