صفحه ٢٦٩

و به اين ترتيب پيوند خود را از «خلق» نيز بريده بود.
از اين دو آيه به خوبى استفاده مى شود كه عمده اطاعات و عبادات و دستورات شرع را مى توان در رابطه با خلق و خالق خلاصه كرد، و عطف «اطعام مسكين» بر «ايمان» اشاره به اهميت فوق العاده اين عمل بزرگ است.
 (آيه 35)- سپس مى افزايد: «چون عقيده و عمل او چنين بود «از اين رو امروز هم در اينجا يار مهربانى ندارد»! (فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هاهُنا حَمِيمٌ).
 (آيه 36)- «و نه طعامى جز از چرك و خون» (وَ لا طَعامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِينٍ).
قابل توجه اين كه كيفر و عمل آنها كاملا با هم متناسبند، به خاطر قطع پيوند با خالق، در آنجا دوست گرم و صميمى ندارند، و به خاطر ترك اطعام مستمندان، غذائى جز چرك و خون از گلوى آنها پايين نمى رود، چرا كه آنها سالها لذيذترين طعامها را مى خوردند در حالى كه بينوايان جز خون دل طعامى نداشتند.
 (آيه 37)- در اين آيه، براى تأكيد مى افزايد: «غذائى كه جز خطاكاران آن را نمى خورند» (لا يَأْكُلُهُ إِلَّا الْخاطِؤُنَ).
كسانى كه با تعمد و آگاهى و به عنوان طغيان و سركشى راه شرك و كفر و بخل را مى پويند.
 (آيه 38)- اين قرآن قطعا كلام خداست به دنبال بحثهائى كه در آيات گذشته پيرامون قيامت و سرنوشت مؤمنان و كافران بود، در اينجا بحث گويائى پيرامون قرآن مجيد و نبوت بيان مى كند، تا بحث «نبوت» و «معاد» مكمل يكديگر باشند.
نخست مى فرمايد: «سوگند به آنچه مى بينيد»! (فَلا أُقْسِمُ بِما تُبْصِرُونَ).
 (آيه 39)- «و آنچه نمى بينيد» (وَ ما لا تُبْصِرُونَ).
اين دو تعبير سراسر عالم «شهود» و «غيب» را شامل مى شود.
 (آيه 40)- سپس در اين آيه به ذكر نتيجه و جواب اين سوگند بزرگ و بى نظير پرداخته، مى فرمايد: «كه اين قرآن گفتار رسول بزرگوارى است» (إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ).