صفحه ٥٠١

(آيه 4)- سپس به چيزى مى پردازد كه هدف نهائى اين سوگندهاست، مى فرمايد: «ما انسان را در رنج آفريديم» و زندگى او پر از رنجهاست (لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي كَبَدٍ).
حتى نگاهى به زندگى انبياء و اولياء اللّه نيز نشان مى دهد كه زندگى اين گلهاى سرسبد آفرينش نيز با انواع ناملايمات و درد و رنجها قرين بود، هنگامى كه دنيا براى آنها چنين باشد، وضع براى ديگران روشن است.
 (آيه 5)- سپس مى افزايد: «آيا او گمان مى كند كه هيچ كس نمى تواند بر او دست يابد»؟ (أَ يَحْسَبُ أَنْ لَنْ يَقْدِرَ عَلَيْهِ أَحَدٌ).
اشاره به اين كه آميختگى زندگى انسان با آن همه درد و رنج دليل بر اين است كه او قدرتى ندارد ولى هنگامى كه به قدرتى مى رسد هر كار خلاف و گناه و جرم و تجاوزى را مرتكب مى شود گوئى خود را در امن و امان مى بيند.
 (آيه 6)- سپس در ادامه همين سخن مى افزايد: «مى گويد: من مال زيادى را (در كارهاى خير) نابود كرده ام» (يَقُولُ أَهْلَكْتُ مالًا لُبَداً).
اشاره به كسانى است كه وقتى به آنها پيشنهاد صرف مال در كار خيرى مى كردند از روى غرور و نخوت مى گفتند: ما بسيار در اين راهها صرف كرده ايم در حالى كه چيزى براى خدا انفاق نكرده بودند، و اگر اموالى به اين و آن داده بودند براى تظاهر و رياكارى و اغراض شخصى بوده است.
بعضى نيز گفته اند: آيه اشاره است به كسانى كه اموال زيادى در دشمنى با اسلام و پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و توطئه هاى ضد اسلامى صرف كرده بودند، و به آن افتخار مى كردند.
 (آيه 7)- سپس مى افزايد: «آيا (انسان) گمان مى كند هيچ كس او را نديده (كه عمل خيرى انجام نداده) است»؟ (أَ يَحْسَبُ أَنْ لَمْ يَرَهُ أَحَدٌ).
او از اين حقيقت غافل است كه خداوند نه فقط ظواهر اعمال او را در خلوت و جمع مى بيند، بلكه از اعماق قلب و روح او نيز آگاه است، و از نيات او با خبر هم كيفيت تحصيل آن اموال نامشروع را مى داند و هم چگونگى