صفحه ٢٥٤

اين تهديدى است شديد از ناحيه خداوند قادر قهار كه به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله مى گويد:
نمى خواهد تو دخالت كنى، مرا با اين تكذيب كنندگان لجوج و سركش رها كن، تا آنچه مستحقند به آنها بدهم! سپس مى افزايد: «ما آنان را از آنجا كه نمى دانند به تدريج به سوى عذاب پيش مى بريم» (سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ).
 (آيه 45)- «و به آنها مهلت (بازگشت) مى دهم (و در عذابشان عجله نخواهم كرد) چرا كه نقشه هاى من محكم و دقيق (و عذاب من شديد) است» (وَ أُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ).
در حديثى از امام صادق عليه السّلام مى خوانيم: «گاه هنگامى كه بندگان سركش گناه مى كنند خداوند به آنها نعمتى مى دهد، آنها از گناه خود غافل مى شوند، و توبه را فراموش مى كنند، اين همان استدراج و بلا و عذاب تدريجى است».
هنگامى كه انسان گناه مى كند از سه حال بيرون نيست، يا خودش متوجه مى شود و باز مى گردد، و يا خداوند تازيانه «بلا» بر او مى نوازد تا بيدار شود، و يا شايستگى هيچ يك از اين دو را ندارد، خدا به جاى بلا نعمت به او مى بخشد و اين همان «عذاب استدراج» است.
لذا انسان بايد به هنگام روى آوردن نعمتهاى الهى مراقب باشد نكند اين امر كه ظاهرا نعمت است «عذاب استدراج» گردد، به همين دليل مسلمانان بيدار در اين گونه مواقع در فكر فرو مى رفتند، و به بازنگرى اعمال خود مى پرداختند، چنانكه در حديثى آمده است كه يكى از ياران امام صادق عليه السّلام عرض كرد: من از خداوند مالى طلب كردم به من روزى فرمود، فرزندى خواستم به من بخشيد، خانه اى طلب كردم به من مرحمت كرد، من مى ترسم نكند اين «استدراج» باشد! امام عليه السّلام فرمود: «اگر اينها توأم با حمد و شكر الهى است استدراج نيست» (نعمت است).
 (آيه 46)- در ادامه بازپرسيهائى كه در آيات گذشته از مشركان و مجرمان شده بود، در اينجا دو سؤال ديگر بر آن مى افزايد، نخست مى گويد: «يا اين كه تو از