صفحه ٦١٢

زشت و آلوده داشت، و تعبيرات ركيك و زننده مى كرد، و شايد از اين نظر سر آمد تمام دشمنان پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله محسوب مى شد، و به همين جهت آيات مورد بحث با اين صراحت و خشونت، او و همسرش امّ جليل را به باد انتقاد مى گيرد.
 (آيه 2)- سپس مى افزايد: «هرگز مال و ثروتش و آنچه را به دست آورد به حالش سودى نبخشيد» و عذاب الهى را از او باز نخواهد داشت (ما أَغْنى  عَنْهُ مالُهُ وَ ما كَسَبَ).
از اين تعبير استفاده مى شود كه او مرد ثروتمند مغرورى بود كه بر اموال و ثروت خود در كوششهاى ضد اسلاميش تكيه مى كرد.
 (آيه 3)- در اين آيه مى افزايد: «و به زودى وارد آتشى شعله ور و پر لهيب مى شود» (سَيَصْلى  ناراً ذاتَ لَهَبٍ).
اگر نام او «ابو لهب» بود، آتش عذاب او نيز «ابو لهب» است و شعله هاى عظيم دارد.
نه تنها «ابو لهب» كه هيچ يك از كافران و بدكاران، اموال و ثروت و موقعيت اجتماعيشان آنها را از آتش دوزخ و عذاب الهى رهائى نمى بخشد، چنانكه در جاى ديگر مى خوانيم: «قيامت روزى است كه نه اموال و نه فرزندان، هيچ كدام سودى به حال انسان ندارد، مگر آن كس كه با قلب سالم (روحى با ايمان و با تقوا) در محضر پروردگار حاضر شود» (شعرا/ 88 و 89).
در روايات آمده است كه بعد از جنگ «بدر» و شكست سختى كه نصيب مشركان قريش شد، ابو لهب كه شخصا در ميدان جنگ شركت نكرده بود پس از بازگشت ابو سفيان ماجرا را از او پرسيد.
ابو سفيان چگونگى شكست و در هم كوبيده شدن لشكر قريش را براى او شرح داد، سپس افزود: به خدا سوگند ما در اين جنگ سوارانى را ديديم در ميان آسمان و زمين كه به يارى محمّد آمده بودند! در اينجا «ابو رافع» يكى از غلامان «عباس» مى گويد: من در آنجا نشسته بودم، دستم را بلند كردم و گفتم: آنها فرشتگان آسمان بودند.