صفحه ٥٩١

بيشترين درآمد آن از طريق همين كاروانهاى تجارى تأمين مى شد، در فصل زمستان به سوى جنوب يعنى سرزمين يمن كه هواى آن نسبتا گرم بود روى مى آوردند، و در فصل تابستان به سوى شمال و سرزمين شام كه هواى ملايم و مطلوبى داشت، و اتفاقا هم سرزمين يمن و هم سرزمين شام از كانونهاى مهم تجارت در آن روز بودند، و مكّه و مدينه حلقه اتصالى در ميان آن دو محسوب مى شد.
البته قريش با كارهاى خلافى كه انجام مى دادند مستحق اين همه لطف و محبت الهى نبودند، اما چون مقدر بود از ميان آن قبيله، و از آن سرزمين مقدس، اسلام و پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله طلوع كند، خداوند اين لطف را در حق آنها انجام داد.
 (آيه 3)- در اين آيه چنين نتيجه مى گيرد كه قريش با اين همه نعمت الهى كه به بركت كعبه پيدا كرده اند «پس (به شكرانه اين نعمت بزرگ) بايد پروردگار اين خانه را عبادت كنند» نه بتها را (فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَيْتِ).
 (آيه 4)- «همان كس كه آنها را از گرسنگى نجات داد و از ترس و ناامنى ايمن ساخت» (الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ).
از يكسو به آنها رونق تجارت عطا فرمود، و جلب منفعت نمود، و از سوى ديگر ناامنى را از آنها دور كرد و دفع ضرر فرمود، و اينها همه با شكست لشكر «ابرهه» فراهم گشت، و در حقيقت استجابت دعاى ابراهيم بنيانگذار كعبه بود، ولى آنها قدر اين همه نعمت را ندانستند، و اين خانه مقدس را به بتخانه اى تبديل كردند، و عبادت بتان را بر پرستش خداى خانه مقدم داشتند، و سر انجام ثمره شوم اين همه ناسپاسى را ديدند.

 «پايان سوره قريش»