صفحه ٩٥

مِنْها وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعْرُجُ فِيها).
و بالاخره در چهارمين و پنجمين توصيف روى نقطه حساسى تكيه كرده، مى فرمايد: «و هر جا باشيد او با شماست» (وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ).
 «و خداوند به آنچه انجام مى دهيد بيناست» (وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ).
چگونه او با شما نباشد در حالى كه ما نه تنها در وجود كه در بقاء خود لحظه به لحظه به او متكى هستيم و از وى مدد مى گيريم، او روح عالم هستى است، او جان جهان است، بلكه او برتر از اين و آن است! راستى اين احساس كه او همه جا با ماست از يكسو به انسان عظمت و شكوه مى بخشد و از سوى ديگر اطمينان و اعتماد به نفس مى دهد و شجاعت و شهامت در او مى آفريند، و از سوى سوم احساس مسؤوليت شديد مى بخشد، چرا كه او همه جا حاضر و ناظر و مراقب است. آرى! اين اعتقاد ريشه اصلى تقوا و پاكى و درستكارى انسان است.
 (آيه 5)- بعد از مسأله حاكميت و تدبير، سخن به مسأله مالكيت او در كل جهان هستى مى رسد، مى فرمايد: «مالكيت آسمانها و زمين از آن اوست» (لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).
و سر انجام به مسأله مرجعيت او اشاره كرده، مى افزايد: «و همه كارها به سوى او باز مى گردد» (وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ).
آرى وقتى او خالق و مالك و حاكم و مدبّر ماست و همه جا با ما مى باشد مسلما بازگشت همه ما و همه كارها نيز به سوى اوست.
 (آيه 6)- در اين آيه به دو وصف ديگر نيز اشاره كرده، مى فرمايد:
 «شب را در روز داخل مى كند و روز را در شب» (يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ).
آرى! تدريجا از يكى مى كاهد و به ديگرى مى افزايد و طول شب و روز را در سال تغيير مى دهد، همان تغييرى كه همراه با فصول چهارگانه سال است با تمام بركاتى كه براى انسانها در اين فصول نهفته است.