صفحه ٢٧١

(آيه 47)- «و هيچ كس از شما نمى توانست از (مجازات) او مانع شود» و از او حمايت كند (فَما مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حاجِزِينَ).
 (آيه 48)- در اين آيه باز هم براى تأكيد و يادآورى مى فرمايد: «و آن (قرآن) تذكرى براى پرهيزكاران است» (وَ إِنَّهُ لَتَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقِينَ).
براى آنها كه آماده اند خود را از گناه پاك كنند و راه حق را بپويند، براى آنها كه جستجوگرند و طالب حقيقت، و كسانى كه اين حد از تقوا را ندارند مسلما نمى توانند از تعليمات قرآن بهره گيرند.
تأثير عميق و فوق العاده اى كه قرآن از اين نظر دارد خود نشانه ديگرى از حقانيت آن است.
 (آيه 49)- سپس مى گويد: «و ما مى دانيم كه بعضى از شما (آن را) تكذيب مى كنيد» (وَ إِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْكُمْ مُكَذِّبِينَ).
اما وجود تكذيب كننده لجوج هرگز دليل بر عدم حقانيت آن نخواهد بود، چرا كه پرهيزكاران و طالبان حقيقت از آن متذكر مى شوند، نشانه هاى حق را در آن مى بينند و در راه خدا گام مى نهند.
 (آيه 50)- در اين آيه مى افزايد: «و آن مايه حسرت كافران است» (وَ إِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْكافِرِينَ).
امروز آن را تكذيب مى كنند، ولى فردا كه «يوم الظّهور» و «يوم البروز» و در عين حال «يوم الحسرة» است مى فهمند چه نعمت بزرگى را به خاطر لجاجت و عناد از دست داده اند، و چه عذابهاى دردناكى را براى خود خريده اند.
 (آيه 51)- و براى اين كه كسى تصور نكند كه شك و ترديد، يا تكذيب منكران به خاطر ابهام مفاهيم قرآن است، در اين آيه اضافه مى كند: «و آن (قرآن) يقين خالص است» (وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ).
يعنى، قرآن يقينى است خالص، و يا به تعبير ديگر «يقين» داراى مراحل مختلفى است: گاه از دليل عقلى حاصل مى شود، مثل اين كه دودى را از دور مشاهده مى كنيم و از آن، يقين به وجود آتش حاصل مى شود، در حالى كه آتش را