صفحه ٢١٦

آنان تنگ كنيد» و مجبور به ترك منزل شوند (وَ لا تُضارُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ).
مبادا كينه توزيها و عداوت و نفرت، شما را از راه حق و عدالت منحرف سازد، و آنها را از حقوق مسلّم خود در مسكن و نفقه محروم كنيد، و آن چنان در فشار قرار گيرند كه همه چيز را رها كرده، فرار كنند! در سومين حكم در مورد زنان باردار مى گويد: «و اگر باردار باشند نفقه آنها را بپردازيد تا وضع حمل كنند» (وَ إِنْ كُنَّ أُولاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ).
زيرا مادام كه وضع حمل نكرده اند در حال عدّه هستند، و نفقه و مسكن بر همسر واجب است.
و در چهارمين حكم در مورد حقوق «زنان شيرده» مى فرمايد: «و اگر براى شما (فرزند را) شير مى دهند، پاداش آنها را بپردازيد» (فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ).
اجرتى متناسب با مقدار و زمان شير دادن بر حسب عرف و عادت.
و از آنجا كه بسيار مى شود نوزادان و كودكان مال المصالحه اختلافات دو همسر بعد از جدائى واقع مى شوند در پنجمين حكم، يك دستور قاطع در اين زمينه صادر كرده، مى فرمايد: در باره سرنوشت فرزندان كار را «با مشاوره شايسته انجام دهيد» (وَ أْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ).
مبادا اختلافات دو همسر ضربه بر منافع كودكان وارد سازد از نظر جسمى و ظاهرى گرفتار خسران شوند، و يا از نظر عاطفى از محبت و شفقت لازم محروم بمانند، پدر و مادر موظفند خدا را در نظر گيرند، و منافع نوزاد بى دفاع را فداى اختلافات و اغراض خويش نكنند.
و از آنجا كه گاهى توافق لازم ميان دو همسر بعد از طلاق براى حفظ مصالح فرزند و مسأله شير دادن حاصل نمى شود در ششمين حكم مى فرمايد: «و اگر هر كدام بر ديگرى سخت گرفتيد و به توافق نرسيديد زن ديگرى شير دادن آن بچه را بر عهده مى گيرد» تا كشمكشها ادامه نيابد (وَ إِنْ تَعاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرى ).