صفحه ١٥١

استفاده مى كرد، و مسائل سرنوشت ساز انسانها را در زنده ترين صورتش بيان نمود در اين آيه كه ناظر به همه آيات قرآن مجيد است پرده از روى اين حقيقت بر مى دارد كه نفوذ قرآن بقدرى عميق است كه اگر بر كوهها نازل مى شد آنها را تكان مى داد، اما عجب از اين انسان سنگدل كه گاه مى شنود و تكان نمى خورد! نخست مى فرمايد: «اگر اين قرآن را بر كوهى نازل مى كرديم مى ديدى در برابر آن خاشع مى شود، و از خوف خدا مى شكافد» (لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى  جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ).
 «و اينها مثالهائى است كه براى مردم مى زنيم شايد در آن بينديشيد» (وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ).
بعضى اين آيه را بر ظاهرش حمل كرده اند و گفته اند: تمام موجودات اين جهان، از جمله كوهها، براى خود نوعى درك و شعور دارند و اگر اين آيات بر آنها نازل مى شد به راستى از هم متلاشى مى شدند، گواه اين معنى را آيه 74 سوره بقره مى دانند كه در توصيف گروهى از يهود مى گويد: «سپس دلهاى شما بعد از اين ماجرا سخت شد، همچون سنگ! و يا سخت تر! چرا كه پاره اى از سنگها مى شكافد و از آنها نهرها جارى مى شود، و پاره اى از آنها شكاف بر مى دارد و آب از آن تراوش مى كند و پاره اى از خوف خدا به زير مى افتد»!
 (آيه 22)- در آيات بعد به ذكر قسمت مهمى از اوصاف جمال و جلال خدا- كه توجه به هر يك در تربيت نفوس و تهذيب قلوب تأثير عميق دارد- مى پردازد، و ضمن سه آيه پانزده صفت و به تعبير ديگر هجده صفت از اوصاف عظيم او را بر مى شمرد و هر آيه با بيان توحيد الهى و نام مقدس «اللّه» شروع مى شود كه انسان را به عالم نورانى اسماء و صفات حق رهنمون مى گردد.
مى فرمايد: «او خدائى است كه معبودى جز او نيست، داناى آشكار و نهان است و او رحمان و رحيم است» (هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ).