صفحه ٣٣

و غرور ناشى از ثروت و امكانات مادى و غفلت ناشى از غرق بودن در شهوات، گوش شنوا و چشم بينا را از آنها گرفته بود.
سر انجام خداوند آنها را با عذاب دردناكى مجازات كرد، لذا در دنباله آيه بصورت سر بسته مى فرمايد: بنگريد «عذاب و انذارهاى من چگونه بود»؟ (فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ).
 (آيه 19)- سپس به شرح اين اجمال پرداخته، مى افزايد: «ما تند باد وحشتناك و سردى را در يك روز شوم مستمر بر آنان فرستاديم ...» (إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ).
 (آيه 20)- سپس در توصيف اين تندباد مى فرمايد: «مردم را همچون تنه هاى نخل ريشه كن شده از جا بر مى كند» و به هر سو پرتاب مى نمود تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ.
 «اعجاز» جمع «عجز» به معنى قسمت عقب يا پائين چيزى است، و تشبيه آنها به قسمت پائين نخلها به خاطر آن است كه به گفته بعضى باد به قدرى شديد بود كه نخست دست و سرهاى آنها را كند و با خود برد، و بعد بقيه بدنهايشان همچون نخل بى شاخ و برگ، از زمين كنده شده به هر گوشه و كنار پراكنده مى گشت.
 (آيه 21)- سپس قرآن به عنوان هشدار مى گويد: «پس (ببينيد) عذاب و انذارهاى من چگونه بود»؟! (فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ).
ما با اقوام ديگر كه راه تكذيب و كبر و غرور و گناه و عصيان را پوئيدند چنين رفتار كرديم، شما در باره خود چه مى انديشيد كه راه آنها را ادامه مى دهيد؟
 (آيه 22)- و باز در پايان اين ماجرا مى افزايد: «ما قرآن را براى تذكر آسان ساختيم، آيا كسى هست كه متذكر شود»؟ وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ.
آيا گوش شنوائى در برابر اين نداى الهى، و اين هشدارها و انذارها وجود دارد؟
قابل توجه اين كه جمله «فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ». در مورد قوم عاد دو بار تكرار شده يكى در آغاز بيان اين سرگذشت، و يكى هم در پايان آن، اين تفاوت