صفحه ٥٤

شد.
   بنابراین، اساس صحیح عقلانى و منطقى در بررسى اصول اخلاقى همان است که گفته شد، باید همواره تکامل وجود انسان را در تمام جنبه ها مورد توجه قرار دهیم و آنچه را به آن کمک مى کند از دیگر امور بشناسیم و فضائل و رذائل را بر طبق آن مورد بررسى قرار دهیم.
 

 اثر انزوا و گوشه گیرى در اخلاق
  آیا تهذیب نفس و بدست آوردن فضائل اخلاقى در اجتماع، بهتر ممکن است یا در گوشه گیرى و انزوا ؟ این سؤالى است که بسیارى از خود مى کنند.
   عده اى معتقدند انسان هرچه منزوى تر باشد از نظر اخلاقى سالمتر خواهد بود، زیرا بسیارى از انحرافات و رذائل اخلاقى و یا اکثر آنها هنگام برخورد با دیگران بروز مى کند. حسد، تکبر، دروغ، غیبت، بهتان، ریا و کینه توزى و امثال اینها همه بر اثر آمیزش با دیگران دامنگیر انسان مى شود; کسى که با مردم سر و کار ندارد نه غیبت مى کند و نه غیبت مى شنود; نه به کسى حسد مىورزد و نه محسود دیگران مى گردد; نه مبتلا به ریاکارى مى شود و نه دروغ و نه کینه توزى و سوءظن پیدا مى کند.
   طرفداران انزوا و گوشه گیرى که در میان آنها بعضى از علماى اخلاق و جمعى از زهّاد و عبّاد معروف دیده مى شوند علاوه بر دلیل فوق دلائل دیگرى هم بر فضیلت این عمل و تأثیر آن در بهبود اخلاق دارند.
   آنها مى گویند: انسان هنگام گوشه گیرى بهتر مى تواند عبادت خدا کند