صفحه ٩٣

خود و دیگران متزلزل و ظنین مى گردد و این یکى از دردناک ترین حالاتى است که براى انسان در زندگى پیدا مى شود.
 

 سرچشمه دروغ
  همانطور که در سابق هم اشاره شد دروغ معمولا از یکى از نقاط ضعف روحى سرچشمه مى گیرد:
   گاهى انسان بخاطر ترس از فقر، پراکنده شدن مردم از دور او و از دست دادن موقعیت و مقام، دروغ مى گوید.
   زمانى بخاطر علاقه شدید به مال و جاه و مقام و شهوات دیگرى زبان به دروغ مى گشاید و از این وسیله نامشروع براى تأمین مقصود خود کمک مى گیرد.
   گاهى تعصبهاى شدید وحب و بغضهاى افراطى سبب مى شود که انسان به نفع کسى که مورد علاقه اوست یا به زیان کسى که مورد نفرت و کینه او مى باشد بر خلاف واقع سخن بگوید.
   زمانى براى آنکه خود را بیش از آنچه هست بنمایاند و اظهار علم و اطلاع کند در مسائل مختلف علمى و تاریخى و امثال آن دروغ مى گوید.
   ولى در حقیقت تمام این صفات رذیله که ریشه صفت دروغ را تشکیل مى دهند از کمبود شخصیت و ناتوانى روح و ضعف ایمان ناشى مى گردد.
   کسانى که به شخصیت خود مؤمن نیستند و داراى روحى ناتوان و زبون مى باشند براى نیل به مقاصد خود و فرار از ضررها به دروغ و تزویر و تقلب و خیانت متوسل مى گردند، بعکس افراد توانا و با شخصیت تکیه بر