صفحه ٢٠٣

   طبق تعلیمات اسلام، خالق و آفریدگار این جهان نیز از این جهان جدا نیست، یعنى در عین اینکه با آنها یکى نیست از آنها جدا نیز نمى باشد.

 ( وَنَحْنُ اَقْرَبُ اِلَیْهِ مِنْکُمْ وَلکِنْ لا تُبْصِرُونَ )(141)
و ما از شما به او نزدیکتریم ولى نمى بینید.
( وَنَحْنُ اَقْرَبُ اِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ )(142)
و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم.
« مَعَ کُلِّ شَیْء لا بِمُقارَنَة وَغَیْرُ کُلِّ شَیْء لا بِمُزایَلَة »(143)
با همه چیز است، اما نه اینکه قرین آن باشد; و مغایر با همه چیز است، اما نه اینکه از آن بیگانه و جدا باشد.

    روح وحدت در تعالیم اسلام
روح وحدت در تعالیم اسلامى تنها از این نظر که اصل « توحید » پایه همه عقاید اسلامى را تشکیل مى دهد، نیست، حتى در مسأله دعوت انبیاء و پیغمبران و کتب آسمانى همه را از نظر اصول یکى مى داند که تنها در مراحل تکاملى باهم اختلاف دارند.
   بلکه این روح در احکام و قوانین و مقررات علمى اسلامى نیز مشهود است، چه اینکه موضوع احکام و قوانین اسلامى تنها انسان است ( انسان بشرط بلوغ و عقل ) و هیچ قید دیگرى ندارد.