صفحه ٢٥٧

در این تعبیر جمع است.

 شخصیت و منش
  واژه « شخصیت » از واژه هایى است که تنها در محیط بحثهاى علمى و روانشناسى و اخلاقى بکار نمى رود بلکه توده مردم نیز در سخنان روزانه خود همواره روى آن تکیه مى کنند و تقریباً هرکس معنى آن را ـ  اجمالا  ـ مى داند ولى با اینهمه، تعریف دقیق و روشن و تفصیلى کلمه « شخصیت » کار دشوارى است و به همین دلیل روانشناسان امروز تعاریف بسیار مختلفى براى آن نموده اند و عجیب اینکه به گفته یکى از روانشناسان صدها تعریف براى این کلمه از طرف دانشمندان شده است که هرکدام از زاویه خاصى این مفهوم پیچیده را مورد مطالعه قرار مى دهد.
   از میان تعریفهایى که براى آن شده تعاریف زیر را مى توان مورد توجه قرار داد:
   1 ـ « شخصیت: مجموع تمام تأثیرهایى است که فرد در جامعه دارد »، و بعبارت دیگر « شخصیت هر فرد همان تأثیر اجتماعى اوست »(189).
   اشکال این تعریف و امثال آن، تنها از این نظر نیست که وجود شخصیت را در افرادى که اثر اجتماعى ندارند ( مانند افراد منزوى و گوشه گیر، یا از کار افتاده ) انکار مى کند، بلکه بیشتر از این نظر است که شخصیت در این تعریف تنها جنبه « عملى » دارد نه « وصفى » در حالى که معمولا شخصیت