صفحه ٢٥٨

جزو کیفیات روحى شمرده مى شود.
   2 ـ « شخصیت: کیفیت عمومى رفتار فرد است که در عادتهاى مشخص، فکر و تعبیر، امیال، طرز عمل و فلسفه زندگى او آشکار مى گردد ».
   این تعریف که از « مارکویس » روانشناس معروف نقل شده گرچه اشکال انکار شخصیت را در افراد منزوى ندارد ولى از این نظر که به شخصیت جنبه فعلى یا انفعالى و خلاصه تأثیر و تأثر خارجى داده است، با آن شریک است.
   3 ـ تعریف دیگرى که از طرف عده اى از روانشناسان عنوان شده این است که: « شخصیت: نظم داخلى انگیزه ها، انفعالها، ادراکها و یادآوریهاست که روش انسان را در رفتار معین مى کند ».
   این تعریف چون به جنبه درونى و وصفى شخصیت توجه دارد از اشکالات گذشته خالى است; ولى اگر بگوییم: « شخصیت عبارت است از مجموعه صفات و حالات و روحیاتى که داراى ارزش انسانى است و مى تواند مبدأ آثار خارجى فردى و اجتماعى ارزشمندى گردد » به مفهوم واقعى نزدیکتر خواهد بود.
منش: بسیارى از روانشناسان « منش » و « شخصیت » را به یک معنى استعمال کرده اند و هر دو را حاکى از یک واقعیت مى دانند، ولى بعضى از روانشناسان اخیر میان این دو اصطلاح تفاوت قائل شده اند و اصطلاح « منش » را براى جنبه هاى اخلاقى و ملکات فاضله و رذائل، انتخاب نموده اند; بعبارت دیگر منش براى ارزیابى شخصیت با مقیاسهاى اخلاقى