صفحه ٥٢

دلیل در مذاهب یا سنتهاى قدیمى وجود داشته ) زشت شناخته است محکوم ساخت; فقط باید سود و زیان کار را حساب آورد»(24).
   نامبرده به دنبال این عقیده بسیارى از اخلاق و اعمال شنیع را از نظر اینکه زیانى به دیگرى نمى رساند تجویز مى کند ( مانند اعمال منافى عفت با جنس مخالف و موافق ! در صورتى که به رضایت طرفین باشد ).
   عده اى دیگر از مادیها مانند کمونیستها معتقدند بسیارى از اصول اخلاقى کهن، مولود اقتصاد سرمایه دارى بوده و با از میان رفتن آن اصول، از بین مى رود و لذا آنها اخلاق را منحصر به امورى مى دانند که به ایجاد یا ادامه انقلاب کارگرى ( پرولتاریا ) کمک کند !
   زمزمه هاى دیگر از ناحیه بعضى افراد که پیرو مکتب خاصى نیستند درباره بعضى از مسایل اخلاقى ( مانند حیا و عفت ) نشان مى دهد که در بحثهاى اخلاقى خود بطور قطع نیازمند به یک مقیاس روشن مى باشیم.
   بنابراین باید دید مقیاس سنجش در این موارد چیست و چگونه مى توان تشخیص داد فلان عمل جنبه اخلاقى و فضیلت دارد، یا ضد اخلاق و رذیلت است ؟
   اگر بخواهیم از نظر دینى و مذهبى در این زمینه بحث کنیم تکلیف ما کاملا روشن است، زیرا پس از آنکه حقانیت اسلام را به دلایل قطعى شناختیم براى ارزیابى اصول فضائل و رذائل اخلاقى باید به مدارک قطعى که در قرآن و سنت وجود دارد مراجعه نماییم.