صفحه ٢٣٤

شده با اینکه ظاهراً میان « ضرب و جرح » و « بحث علمى » هیچگونه رابطه اى وجود ندارد و هرگز یکى را بوسیله دیگرى نمى توان ثابت نمود !
   6 ـ بسیار دیده ایم که طرف مقابل، پاسخى در برابر منطق نیرومند ما نداشته و ساکت شده، اما با این حال زیر بار آن مطلب نرفته و در برابر آن خاضع نیست و یا از آن تنفر دارد !
   اینها حقایقى است که غالب افراد که با مباحثات علمى، اجتماعى، سیاسى و غیر آن سروکار دارند کم و بیش در آزمایشها و رویدادهاى زندگى آن را درمى یابند و بسیار قابل دقت مى باشد.
   چرا چنین است ؟ براى اینکه این بحثها به منظور پى جویى از حقیقت نبوده، بلکه بخاطر غلبه و پیروزى بر حریف صورت گرفته است، و میان این دو فرق بسیار است اگرچه در ظاهر یکى مى باشند.
   هدف از تحقیق و پى جویى حقیقت، این است که چیزى را به کسى که ندارد بدهند، بدون اینکه چیزى از او بگیرند، یعنى تعلیمى به او بدهند بدون اینکه شخصیت او را درهم بشکنند; اما هدف مشاجرات و جدالهاى به ظاهر منطقى این است که افتخار و غرور و شخصیت را از طرف بگیرند و عواطف او را جریحه دار سازند، در برابر تعلیم دادن چیزى که شاید در نظر او یا در واقع چندان مهم و جالب نباشد.
   بنابراین جاى تعجب نیست اگر در برابر آن مقاومت نشان دهد و از آن متنفر باشد، لذا روانشناسان مى گویند:
   1 ـ ممکن است با مشاجره و جدال کسى را منکوب کرد ولى هرگز موافقت صمیمانه او را بدست نخواهیم آورد.