صفحه ١٤٧

« ثَلاثٌ فِی الْمُؤْمِنِ لا یُسْتَحْسَنَّ وَلَهُ مِنْهُنَّ مَخْرَجٌ، فَمَخْرَجُهُ مِنْ سُوءِالظَّنِّ اَنْ لا یُحَقِّقَهُ »(98)
سه چیز ناپسند در وجود مؤمن است که راه فرار از آنها دارد، و راه فرار از بدگمانى این است که به آن ترتیب اثر ندهد.

   2 ـ بعضى دیگر مى گویند مراد از تحریم سوء ظن، عدم ترتیب اثر قلبى و خارج بر آن است. یعنى در قلب خود بناگذارى و « عقد قلب » که امر اختیارى است نسبت به آن موضوع ننماید و احساس تنفر و کراهتى نسبت به شخص مورد سوء ظن نکند و در خارج نیز در مناسبات و رفتار خود با او تغییرى ندهد، بنابراین منظور از عدم تحقق سوء ظن، همان معنى وسیع کلمه یعنى اعم از ذهن و خارج است.
   تردیدى نیست که این دو معنى، هر دو، خلاف ظاهر آیه اجتناب از سوء ظن و احادیث وارده در این قسمت است، زیرا در اینها نهى از خود سوء ظن است و جنبه بناگذارى قلبى ندارد که قابل اجتناب باشد.
   البته مسأله اعتقاد و بناگذارى قلبى یک امر اختیارى است ( بنابر اینکه اعتقاد و ایمان غیر از علم مى باشد همانطور که در محل خود اثبات شده است ) ولى مسأله احساس تنفر و کراهت چنین نیست.
   3 ـ حق این است که سوء ظن اگرچه در بدو امر غالباً جنبه اختیارى ندارد ولى ادامه آن اختیارى است، زیرا سوء ظن معمولا از یک سلسله عوامل غیر واقعى سرچشمه مى گیرد که بر اثر شتابزدگى و عجله در