صفحه ١٠٠

« خوردن غذاى ناپاک »، « ایذاء یتیم » و مانند آنها نیز براى حفظ جان یا تأدیب و امثال آن مجاز مى گردد. بنابراین مواردى که در احادیث بیان شده از قبیل ذکر مثال است، مثلا چون فایده اصلاح میان مردم و به هم پیوستن دلهاى پراکنده و شستن غبار کینه و عداوت از دلها از دروغى که به کسى زیان نمى رساند مهمتر است مجاز معرفى شده، همچنین در موارد اضطرار براى حفظ جان و ناموس خود یادیگران و یا در طرح و اجراى نقشه هاى جنگى ممکن است دروغى سبب تسریع در خاتمه جنگ و جلوگیرى از ریختن خونهایى گردد و یا دشمن بیدادگر و فاسد مفسدى از این راه کوبیده شود و نیز گاه مى شود که در میان دو همسر گفتگو بر سر موضوعاتى رخ مى دهد که اگر ادامه یابد گاهى به جدایى یا مفاسد دیگر منتهى مى گردد، اما با یک سخن دروغ ممکن است مشکل آنها حل شود; در تمام این موارد دروغ براى حفظ مصالح مهمتر مجاز خواهد بود و اگر درست دقت کنیم در این موارد مفاسد و زیانهاى دروغ که سابقاً اشاره شد بطور بسیار خفیفترى وجود دارد و با فایده آن برابرى ندارد.
   نکته دیگرى که باید به آن توجه داشت این است که تجویز کذب در این موارد درست مانند تجویز خوردن مردار و « اکل میته » است که به مقدار ضرورت باید قناعت نمود، نه اینکه این استثنائات باعث جرأت بر این « گناه کبیره » گردد و به بهانه استفاده از مجوزات دروغ براى هر موضوع جزیى دروغ گفت.
   در واقع همیشه لغزشهاى اخلاقى در حول و حوش موارد استثناء و تبصره هاست، اینها همان مشتبهاتى است که « منطقه خطر » و هم مرز با