صفحه ٩٥

و تحلیلهایى که قبلاً بیان شد و گفتار بزرگان، درست سنجید که منافع فرضى دروغ هرگز نمى تواند با آن همه مفاسد برابرى نماید.
   همچنین باید مبتلایان را متوجه ساخت که اگر دروغ در پاره اى از موارد نفع شخصى هم داشته باشد نفعش آنى و بسیار زودگذر است، زیرا هیچ سرمایه اى براى یک انسان در اجتماع ـ  در هر شرایط و هر مقامى باشد  ـ بالاتر از سرمایه اعتماد و اطمینان مردم نسبت به وى نیست که بزرگترین دشمن آن همین دروغ است.
   نکته قابل توجه اینکه بعضى تصور مى کنند ممکن است انسان دروغهایى بگوید بدون اینکه هرگز فاش گردد و موجب سلب اطمینان شود.
   ولى این موضوع اشتباه بزرگى است زیرا تجربه نشان داده که در غالب موارد خلافگویى شخص فاش مى گردد و نکته آن این است که هر حادثه اى در خارج رخ مى دهد پیوندهاى گوناگونى با زمان و مکان و اشخاص و حوادث دیگر دارد شخصى که مى خواهد حادثه اى را ـ  که وجود خارجى ندارد  ـ با گفتار خود خلق کند، تنها یک حادثه مجرد از تمام پیوندها مى آفریند و اگر خیلى زیرک و با هوش باشد ممکن است چند دروغ دیگر هم قبلا در اطراف آن فکر کند و پیوند حادثه دروغى اصلى را با این حوادث برقرار سازد.
   ولى او هرگز نمى تواند همه پیوندهاى ممکن را با تمام حوادث دیگر پیش بینى کند و رابطه آنها را در نظر بگیرد و لذا غالباً پس از چند سؤال مختلف از توجیه گفته ها عاجز مى ماند.