صفحه ١٩٠

باشد.
   مثلا در دنیاى امروز که رقابت شدیدى میان شرق و غرب حکومت مى کند شاید بیش از نیمى از نیروهاى فعال انسانى آنها به صورتهاى زیر مصرف مى گردد.
   افراد ارتش، افراد ذخیره، سرویسهاى اطلاعاتى و جاسوسى و دستگاههاى وابسته به آنها، مرزبانى و گمرکها و مبارزه با قاچاق، دانشمندان و کارگرانى که در صنایع جنگى و شعب وابسته به آن فعالیت مى کنند، بدیهى است اگر ضرورتى ایجاب نکند این گونه مصارف بیهوده است و هیچ گونه بازده مثبت اجتماعى ندارد.
    در دنیاى امروز نیمى از بودجه ها نیز صرف همینها یعنى هزینه هاى دفاعى و جنگى و جاسوسى و رقابتهاى دیگر مى شود.
   تازه این در صورتى است که جنگى در دنیا رخ ندهد و گرنه هزینه هایى که صرف جبران اعمال تخریبى در مقیاسهاى کوچک ( جنگهاى محلى ) و مقیاسهاى بزرگ ( جنگهاى جهانى ) مى گردد راستى سرسام آور است.
   اینها همه نیروهاى « انسانى » و « اقتصادى » است که کاملا به هدر مى رود و دلیلى جز جدایى جوامع بشرى از یکدیگر ندارد. درست مثل این است که دو مؤسسه تجارتى پنجاه درصد از سرمایه و وقت خود را صرف عقب راندن و کوبیدن یکدیگر کنند، بدیهى است نتیجه اى جز خسارت هر دو نخواهد داشت.
   بنابراین اگر وحدت کاملى در میان همه جوامع انسانى بوجود آید، در حقیقت « بازده » فعالیتهاى آنها در همه شؤون زندگى به دو برابر افزایش