کرده و از مبارزه سطحى متوجه مبارزات ریشه دار و اصولى مى گردند.
رهبانیت در واقع همان عکس العمل افراد و اقوام شکست خورده دسته اول است.
اکنون که ریشه تاریخى و روانى رهبانیت را دانستیم و روشن شد که رهبانیت خلاف فطرت سالم بشر است، حدیث زیر بخوبى مى تواند نظر اسلام را در مورد آن روشن سازد:
« عثمان بن مظعون » بر اثر یک شکست روحى ( بخاطر از دست دادن فرزند مورد علاقه خود ) متمایل به رهبانیت مى شود و بعنوان تسلى خود رو به عبادت مى آورد، هنگامى که خبر به پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) رسید او را نهى کرد و فرمود:
« اِنَّ اللهَ تَبارَکَ وَتَعالى لَمْ یَکْتُبْ عَلَیْنَا الرُّهْبانِیَّةَ »
خداوند متعال رهبانیّت را براى ما مقرّر نداشته است.
سپس یک جمله اصولى اضافه فرمود:
« اِنَّما رُهْبانِیَّةُ اُمَّتِی الْجِهادُ فِی سَبِیلِ اللهِ »(117)
همانا رهبانیت امت من جهاد در راه خداست.
یعنى: اگر رهبانیت به معنى پشتِ پا زدن به لذائذ زندگى و آسایشهاست باید در راهى به کار رود که مانند جهاد خدمت بزرگى به حفظ اصول اسلام و عظمت جامعه کند.
در حدیث دیگرى از امام موسى بن جعفر (علیه السلام) نقل شده که کسى از آن