صفحه ١٦٢

قسمت اعظم فقه را تشکیل مى دهد اجتماعى بودنش نیاز به توضیح ندارد، در قسمت اول هم که اساس آن بر ارتباط خلق با خالق است باز روح اجتماع آشکارا بر آن حکومت مى کند.
   فرایض روزانه که مهمترین عبادت اسلامى هستند با مفاهیم اجتماعى چنان آمیخته اند که تفکیک این دو از هم کار مشکلى است و هنگامى که بصورت فردى انجام داده مى شود، مثل اینکه مفهوم خود را از دست مى دهد.
   مثلا: مقدمه فریضه نماز که « اذان و اقامه » است چیزى جز یک دعوت و اعلان عمومى براى اجتماع و انجام این فریضه بصورت دسته جمعى نیست، و در صورت انفراد مفهومى جز حفظ یک سنت و ایجاد یک نوع آمادگى روحى براى دخول این فریضه ندارد.
   سوره حمد که آغاز نماز و متضمن مناجات و دعا و ثناى اصلى است همه با صیغه جمع ( نَعْبُدُ ـ نَسْتَعینُ ـ اِهْدِنا ) ادا مى شود. و سلام پایان نماز نیز با صیغه جمع مى باشد و در صورت انفراد تقریباً مفهوم اصلى خود را از دست مى دهد، اینها همه حکایت از این مى کند که شالوده این فریضه بزرگ بر پایه اجتماع بنا شده، گذشته از تأکیدات عجیب و کم نظیرى که در مورد جماعت، یعنى اداى دسته جمعى این فریضه وارد شده است.
   در میان عبادات اسلامى « حج » از نظر اِنْقِطاعِ اِلى الله ( قطع توجه از جهان ماده و تشریفات و تعلقات و امتیازات آن ) از همه قویتر است و توجه به حقایق در آن بصورت فوق العاده تکان دهنده اى رعایت شده، ولى عجیب این است که با این حال از نظر « قیافه اجتماعى » و اثرات آن از همه