صفحه ١٢٧

بخشید.
   2 ـ در مورد نهى از منکر.
   3 ـ در مورد دفع بدعت شخص بدعتگزار.
   4 ـ در مورد آگاه ساختن مسلمانى از خطر و ضررى که در کمین اوست ( ولو بدون مشورت طرف ).
   5 ـ دادخواهى و رفع ظلم و گرفتن حق.
   و بطور کلى در تمام مواردى که مصلحت افشاى عیب پنهانى شخص از نظر شرع بیش از مفسده آن باشد.
   دلیل استثناى این موضوعات روشن است، زیرا متکى به یک دلیل عقلى روشن و آن « قاعده اهم و مهم » مى باشد، بعلاوه در آیات و روایات نیز اشاراتى به برخى از موارد این مسأله شده است ( مانند مورد دادخواهى و رفع ظلم و دفع بدعت ).
   ولى نکته اى که ـ  از نظر علم اخلاق  ـ ذکر آن در اینجا لازم مى باشد این است که باید مراقب بود، انحرافات و لغزشها غالباً در استثناها و از طریق سوء استفاده یا اشتباه و غفلت در تعیین حد و حدود آن بوجود مى آید. زیرا همه افراد حاضر به شکستن قوانین و ارتکاب گناه بطور صریح و آشکار نیستند، بلکه بسیارى از آنها مقاصد خود را با تظاهر به استفاده از تبصره ها و استثناها انجام مى دهند، حتى در بسیارى از موارد، انسان وجدان خود را از این طریق فریب مى دهد و براى فرار از مجازات وجدان و عدم لطمه به شخصیت درونى و ذاتى خویش، خود را در پناه این تبصره ها و استثناها قرار مى دهد.