صفحه ١٢٥

مؤکدتر و غلیظ تر مى سازد.
    3 ـ غیبت، جنبه حق النّاس دارد
  اگر غیبت آنطور که در آغاز بحث گفتیم تفسیر شود، جنبه « حقّ الناس » داشتن آن کاملا روشن خواهد بود، زیرا:
   اولاً: با این عمل احترام و شخصیت و آبروى شخص مورد بحث کاسته خواهد شد و مسلماً ارزش اینها از نظر عقل و شرع کمتر از ارزش اموال نیست.
   ثانیاً: از تشبیه غیبت به خوردن گوشت برادر مؤمن در سوره حجرات نیز روشن مى شود که غیبت مصداق « ظلم » است و ایجاد حق مى کند.
   ثالثاً: در روایات متعددى به این مطلب اشاره شده است مانند روایتى که سابقاً درباره « محو حسنات و نقل سیّئات » بواسطه غیبت نقل کردیم و روایت معروف:

« اِنَّ صاحِبَ الْغِیبَةِ لا یُغْفَرُ لَهُ حَتّى یَغْفِرَ لَهُ صاحِبُهُ »(85)
غیبت کننده آمرزیده نمى شود تا غیبت شده او را ببخشد.

   و روایت نبوى:

« کَفّارَةُ مَنِ اغْتَبْتَهُ اَنْ تَسْتَغْفِرَ لَهُ »(86)
کفاره غیبت این است که براى غیبت شده استغفار کنى.

   و روایاتى که ترک غیبت را جزء حقوق مؤمن شمرده است.