صفحه ١٢١

اجتماعى » قرار مى گیرند.
   روایت « لا تَحاسَدُوا وَلا تَباغَضُوا وَلا یَغْتَب بَعْضُکُمْ بَعْضاً وَکُونُوا عِبادَ اللهِ اِخْواناً » که قبلاً گذشت ممکن است اشاره به همین نکته باشد.
   2 ـ غیبت در بسیارى از موارد موجب دامن زدن به آتش فتنه و گسترش عداوت و کینه در میان افراد مى گردد، زیرا عیوب پنهانى افراد ممکن است تماس با حقوق دیگران داشته باشد و یا لا اقل دستاویزى به دست افراد ماجراجو براى انتقام گرفتن و بر باد دادن حیثیت یکدیگر بدهد و همین امر موجب ایجاد خصومت یا تشدید آن مى گردد.
   3 ـ غیبت از شخصیت و احترام افراد مى کاهد و با از میان رفتن احترام و شخصیت آنها وحشت و احتراز آنان از گناه کم مى شود زیرا بسیارى از مردم براى حفظ آبرو و حیثیت خود دست به کارهاى ناروایى نمى زنند و یا اگر دست مى زنند بطور مخفیانه است، اما هنگامى که بر اثر غیبت عیب و گناه آنها آشکار شد دیگر دلیلى ندارد که از آن پروایى داشته باشند و به این ترتیب غیبت عامل مؤثرى براى کم شدن « ملاحظات اجتماعى » و توسعه فساد خواهد بود.
   4 ـ غیبت از نظر اقتصادى نیز زیانهاى غیر قابل جبرانى براى اجتماع در بر خواهد داشت، زیرا اعتبار افراد و اعتماد مردم به یکدیگر از نظر اقتصادى بیش از سرمایه هاى اجتماعى مالى در پیشبرد اجتماع مؤثر است و بدون آن فعالیت سرمایه هاى عادى بسیار کم خواهد شد و بصورت راکد یا نیمه راکد درمى آید...