هُوَ الَّذِيَ أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنفَقْتَ مَا فِي الأَرْضِ جَمِيعاً مَّا أَلَّفَتْ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَـكِنَّ اللّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيم،(58) همو كه تو را با ياري خود و مؤمنان نيرومند گردانيد و ميان دلهايشان الفت انداخت كه اگر تمام آنچه را كه در روي زمين است خرج مي كردي، نمي توانستي ميان دلهايشان الفت برقرار كني. ولي خداوند ميان آنان الفت انداخت، چرا كه او تواناي حكيم است.
1. مقدمه
بدون ترديد در پيروزي انقلاب اسلامي، عامل رهبري نقشي اساسي را ايفا کرده است و ويژگيهاي منحصر به فرد امام خميني(رحمه الله)، به عنوان طراح و معمار اين انقلاب، از اين حرکت حماسي، نهضتي را بهوجود آورد که نه تنها منشأ اثر در کشور ايران گرديد؛ بلکه جهان تشيع و جهان اسلام را متحول ساخت و بلکه کل گيتي را تحت تأثير خود قرار داد. امّا اين حرکت تنها به اين رکن متکي نبوده و ارکان ديگري نيز وجود داشتند که در کنار نقش حياتي رهبري، اين انقلاب را به سرانجام رساندند؛ مکتب پوياي اسلامي و مردم تحولخواه، دو رکن ديگر اين انقلاب بودند که بايسته است، در اين درس به نقش آنها اشاره شود.