می كردند. در زمان انبياي الهي نيز چنين وضعيتي وجود داشته است و مردم تصور ميكردند كه فرستادگان خداوند، وعدههاي پوچ دادهاند و حتي خود فرستادگان الهي نيز نسبت به اجابت دعاي خويش مأيوس ميگرديدند؛ ولي پس از مدت زماني، خداوند پيروزي را براي آنان به ارمغان ميآورد:
حَتَّي إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُواْ جَاءهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَن نَّشَاء؛(67) تا هنگامي كه فرستادگان [ما] نوميد شدند و [مردم] پنداشتند كه به آنان واقعاً دروغ گفته شده، ياري ما به آنان رسيد. پس كساني را كه مي خواستيم نجات يافتند.
در آن زمان كه ديگر اميدي به سرنگوني آن رژيم غولپيكر وجود نداشت، خداوند به ياري مردم ايران شتافت و خواستهٔ آنان را محقق ساخت. ستارهاي طلوع كرد و برقي بدرخشيد و جانشين آن رژيم منحوس گرديد.
ج ـ به ارمغان آوردن وحدت ميان اقشار مختلف جامعه
يكي از بزرگترين بركاتي كه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران نصيب ملت ايران گرديد، وحدت اقشار مختلف مردم بود. وحدتي كه در اوايل انقلاب در ميان اقشار مختلف جامعه تحقق يافت، باعث شد تا اوضاع و احوالي رؤيايي در تاريخ بشريت به وجود آيد. پيش از پيروزي انقلاب، در سرماي زمستان و در زمان اعتصابات، جوانان اين مرز و بوم ساعتها در صف ميايستادند تا ظرف نفتي فراهم آورند و آن را در اختيار همسايگاني قرار دهند كه توان ايستادن در آن صفها را نداشتند. در آن زمان حتي رهبر كبير انقلاب و بزرگترين شخصيت قرن، تنها به همان ميزان جيرهبندي كه براي همگان وجود داشت، اكتفا ميكرد. در همان زمان كه در اثر جنگ، مواد غذايي كشورمان محدود گرديد و